مدرس مارکتینگ استاد مارکتینگ سخنران مارکتینگ
بازاریابی ربایشی در مقابل بازاریابی محتوایی-بخش اول
مدرس مارکتینگ استاد مارکتینگ سخنران مارکتینگ
زمانی که نوبت به مقایسه بازاریابی ربایشی با بازاریابی محتوایی میرسد، آیا به نظر شما تفاوتی بین این دو هست، و اگر هست این تفاوتها چه مواردی هستند؟ فقط توجه کنید که ناخواسته در حال وارد شدن به یکی از جنجالیترین بحثهای بازاریابی میشوید. درحالیکه هر دو این روشها تقریباً رویکردهای جدیدی از به بازاریابی هستند اما در طی سالیان گذشته که مورداستفاده قرارگرفتهاند حامیان (و احیاناً مخالفان) بسیاری برای خود به دور خود جمع کردهاند. تنها با جستجویی کوتاه میتوانید به نتایج بسیار زیاد همراه با نظرات بسیار زیادی در حمایت و طرفداری از هر یک از این دو رویکرد به دست آورید. بهمنظور داشتن اطلاعات کاملی در این رابطه پیش از وارد شدن به این بحث سعی کردهایم در ادامه این مطلب تاریخچه جامعی از هر دو روش، همچنین تفاوتها و شباهتهای هر یک را در کنار مفاهیمی در رابطه با چگونگی بهکارگیری و استفاده از هر روش در کسبوکار خودتان برای شما جمعآوری کنیم:
Options
هر دو شیوه و رویکرد به بازاریابی به یک دلیل ظهور کردند که آن چشمانداز به سرعت در حال تغییر رفتار مصرفکننده بوده است. در حالی زمان امکان ارسال ایمیل بهصورت گروهی و انبوه به حدود دهه 1970 بازمیگردد، اما تا میانه دهه 1990 استفاده از اینترنت در خانهها و بر روی کامپیوترهای خانگی خیلی مرسوم نبود. بر اساس اطلاعات حاصل از منابع مختلف، در سال 1994 بودجه بازاریابی اینترنتی در شرکتها تقریبا برابر با صفر بود. اما دقیقاً در سال بعدازآن این میزان بهیکباره به چیزی در حدود 400 میلیون دلار رسید. همچنان که عموم مردم تازه در حال پی بردن به ارزش و کاربردهای پیامهای گروهی و جستجوی اینترنتی بودند، برخی پی به آینده رو به رشد و گسترده این حوزه و صنعت برده بودند و درواقع حق با این افراد بود. چراکه همچنان که میبینید در طی 20 سال گذشته تقریباً اینترنت به تنها روش تعامل مردم با برندها تبدیلشده است. این تغییر رفتار یکباره بسیاری از روشهای سنتی بازاریابی را بیاستفاده و از رده خارج کرده است. اما همواره میدانیم درجایی که مشتری حضور دارد، حتما یک بازاریاب هم حضور دارد – بنابراین این به معنای انفجار رویکردهایی مانند بازاریابی ربایشی و بازاریابی محتوایی است.
مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی
بهزاد حسین عباسی
مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن
معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن
استاد اصول و فنون مذاکره زبان بدن
سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM
مدرس بازاریابی
معلم بازاریابی
مدرس برند
مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن
مدرس مدیریت ارتباط با مشتری
هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی
مدیر برنامه ها جواد حسنی
09372202257
9197685104
behzadabbasi.ir
بازاریابی ربایشی
توضیح رسمی در رابطه با این شیوه بازاریابی میگوید که ظهور این شیوه از بازاریابی به سال 2005 بازمیگردد که توسط یکی از مؤسسین سایت هاب اسپات معرفی شد و سپس بعد از تقریباً کمتر از یک سال پس از معرفی این ایده، سایت هاب اسپات راهاندازی شد که به ارائه هرگونه خدماتی میپردازد که یک بازاریاب برای راهاندازی یک کمپین و استراتژی جامع بازاریابی به آن نیاز دارد. درحالیکه این ایده در طی سالیان مختلف تغییر پیداکرده است، اما هسته مرکزی آن در رابطه با کشش و جذب مشتریان بالقوه به سمت خودتان است، بجای آنکه پیام بازاریابی خودتان را با شیوههای مختلف بهاجبار به سمت آنها هدایت کرده و به اطلاع آنها برسانید. یک استراتژی بازاریابی ربایشی معمول شامل تهیه و تولید محتوا و توزیع آن طریق وبلاگ نویسی، شبکههای اجتماعی و بازاریابی ایمیلی و از این طریق تولید و نگهداری و پرورش سرنخها برای تکمیل فرایند فروش به آنها میباشد. ایده کلی این روش در تصویر زیر بهخوبی نشان دادهشده است.
inbound-marketing-graphic
بازاریابی محتوایی
در رابطه با تاریخچه و گذشته این شیوه از بازاریابی پیش از این مطالب و مقالههای مختلفی را در وبسایت آی بازاریابی منتشر کرده ایم که توصیه میکنم حتما آنها را مطالعه کنید. اما در این بطور خلاصه به این موضوع اشاره میکنم که برخی آغاز معرفی این شیوه و رویکرد به بازاریابی را به سال 1895 و توسط شخصی بنام جان دیرِه میدانند که خود یکی از اولین ناشران برند بود. مجلهای که آنها در آن زمان منتشر تحت نام The Furrow میکردند در حدود 1.5 میلیون نسخه به چاپ میرسید و در رابطه با آموزش به کاربران نهایی محصولات آنها در رابطه با بهترین روش های کشاورزی و مزرعهداری بود.
The-Furrow-1931
درحالیکه مثلا فروش تراکتور یکی از نتایج فرعی رویکرد جان دیرِه بود، اما این موضوع یک هدف مشخص در این کار نبود. در طی قرن 20 بسیاری از برندهای مطرح شروع به استفاده از این رویکرد و توزیع رایگان محتوا به منظور ارزشآفرینی برای مشتریان خودشان کردند که از جمله میتوان به انتشار کتاب دستورهای غذایی توسط Jello یا نمایشهای رادیویی سریالی توسط برند Procter & Gamble اشاره کرد. هر چند که اصطلاح علمی و رسمی برای این شیوه از بازاریابی دقیقا در سال 2001 معرفی و مورداستفاده قرار گرفت، اما پیش از آن بسیاری از برندها بخوبی متوجه شده بودند که اعتماد مصرفکننده گان به تبلیغات پولی شروع به کاهش پیدا کردن نموده است و اینکه برند باید برای مشتری خودش و نسبت به محصول و خدمات خودش ارزش بیافریند، نه اینکه پیام خود را بهزور به اطلاع مشتری برساند. فکر میکنم اینفوگرافیک زیر بهتر از هر متنی منظور ما را منتقل کند: