مدرس بازاریابی استاد بازاریابی سخنران بازاریابی معلم بازاریابی تدریس بازاریابی آموزش بازاریابی مدرس بازاریابی استاد بازاریابی سخنران بازاریابی معلم بازاریابی تدریس بازاریابی آموزش بازاریابی

سخنران بازاریابی معلم بازاریابی تدریس بازاریابی آموزش بازاریابی مدرس بازاریابی

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازاریابی سخنران

مدرس بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازاریابی سخنران

مدرس بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازاریابی سخنران

مدرس بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازاریابی سخنران

مدرس بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازاریابی سخنران بازاریابی بهزاد حسین عباسی
مدرس مارکتینگ استاد مارکتینگ تدریس مارکتینگ سخنران مارکتینگ بهزاد حسین عباسی
تدریس بازاریابی تدریس مارکتینگ معلم مارکتینگ معلم بازاریابی
آموزش مارکتینگ آموزش بازارایابی

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس بازاریابی استاد بازاریابی سخنران بازاریابی تدریس بازرایابی

استاد مارکتینگ  مدرس مارکتینگ  سخنران مارکتینگ تدریس مارکتینگ
مدرس مارکتینگ استاد مارکتینگ

مدرس بازاریابی استاد بازاریابی آموزش بازاریابی

مدرس بازاریابی استاد بازاریابی آموزش بازاریابی

آموزش مارکتینگ آموزش بازاریابی

آموزش مارکتینگ آموزش بازاریابی

مدرس بازاریابی مدرس مارکتینگ

مدرس بازاریابی مدرس مارکتینگ

مدرس بازاریابی اجتماعی استاد بازاریابی اجتماعی

بازاریابی اجتماعی

بازاریابی اجتماعی (به انگلیسی: Social Marketing ) ؛ مشاوران پارک بازاریابی ایران پس از آنکه راه حل بازاریابی در یک بازار با توجه به نتایج تحقیقات بازاریابی، بازاریابی اجتماعی تشخیص دادند، برنامه ریزی های بلند مدت و کوتاه مدت خود را در جهت تاثیرگذاری روی عقاید و رفتار جامعه سوق می دهند.

مدرس بازاریابی اجتماعی استاد بازاریابی اجتماعی 

سخنران مارکتینگ

بازاریابی اجتماعی در اصول و فنون مشابه بازاریابی تجاری است ولی در هدف متفاوت هستند، لذا لازم است قبل از پرداختن به اصول دیدگاه بازاریابی اجتماعی به تعدادی از تفاوت های این دو اشاره کنیم:

بازاریابی اجتماعی - social marketing - بازاریابی محیط زیست


۱- در بازاریابی تجاری اهداف رفتاری کوتاه مدت مدنظر است ولی در بازاریابی اجتماعی اهداف رفتاری بلندمدت مورد توجه قرار می گیرد.

۲- در بازاریابی تجاری به دست آوردن پول و دستیابی به فروش بیشتر اهمیت دارد، در حالی که هدف بازاریابی اجتماعی انجام کارهای خوب و یا ترویج یک ایده اجتماعی مفید می باشد.

۳- بازاریابی تجاری از طرف سرمایه گذاران خصوصی پشتیبانی می شود ولی برنامه های بازاریابی اجتماعی با حمایت مالی دولت، بنیادها و موسسات غیرانتفاعی اجرا می گردد.

۴- در بازاریابی تجاری، گروه مخاطب به استفاده از کالایی خاص ترغیب و برای خرید آن متقاعد می شوند، در حالی که بازاریابی اجتماعی سعی دارد تا از طرق مختلف آنان را برای در پیش گرفتن رفتاری که برای آنها مفید است برانگیزاند.

۵- در بازاریابی تجاری عملکردها بر اساس سود حاصله و سهم بازار سنجیده می شود ولی سنجش عملکرد در بازاریابی اجتماعی متفاوت است.

۶- در بازاریابی تجاری به طور مشخص محصول و خدماتی تولید می گردد که بحث برانگیز نباشند ولی رفتارهای گروه هدف در بازاریابی اجتماعی اغلب محل مناقشه است.

۷- در بازاریابی تجاری نفع تولیدکنندگان بیشتر از مصرف کنندگان مدنظر است ولی در بازاریابی اجتماعی تولید کنندگان کالا یا خدمت صادقانه در فکر منفعت مردم هستند تا وضعیت جامعه بهبود یابد.

۸- بازاریابی تجاری با مدیران خطر پذیر سروکار دارد ولی مدیران بازاریابی اجتماعی از خطرات دوری می کنند.


در نظر داشته باشید که تصمیم گیری در مورد بازاریابی تجاری و مدیریت برند سلسله مراتبی است و در بازاریابی اجتماعی مشارکتی و با نظر مشاوران. دیگر اینکه در بازاریابی تجاری روابط براساس رقابت است ولی در بازاریابی اجتماعی این روابط  بر اساس اعتماد شکل گرفته است.

بازاریابی تجاری که هدفش کسب سود سرشار است حاضر است پول زیادی را صرف تبلیغ کالای تولیدی خود کند در حالی که منابع در اختیار بازاریابی اجتماعی محدود است.

از آنجا که کالاهای تجاری چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند، آگاه شدن مردم باعث می شود که خریداران یک نوع کالای خاص را به دیگری ترجیح ندهند ولی در بازاریابی اجتماعی اگر مردم درباره فواید محصول یا خدمت مورد نظر  آگاه شوند، ترجیح خواهند دادکه از آن استفاده نموده و به دیگران نیز پیشنهاد دهند.

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

مدل بازاریابی اجتماعی در پارک بازاریابی ایران


مدل های متعددی به منظور بازاریابی اجتماعی بکارگیری می شود ولی مدلی که در پارک بازاریابی ایران به منظور بکارگیری بنچ مارک شده است، مدل بازاریابی اجتماعی اسمارت SMART است که در مدل FG360 از آن استفاده شده و در شرکت های متعدد پیاده سازی شده است.


به صورت کلی برنامه ای که توسط مشاوران پارک بازاریابی ایران صورت می پذیرد دارای پنج مرحله در اجرای یک برنامه بازاریابی اجتماعی می باشند که عبارتند از:


۱) برنامه ریزی اولیه: شناسایی مشکل، گروه مخاطب و محیطی که قرار است برنامه در آن اجرا گردد.بازاریابی اجتماعی - social marketing - بازاریابی محیط زیست


۲) تحلیل مشتری: تقسیم بندی مشتریان و شناسایی نیازهای آن ها


۳) تحلیل بازار: ارزیابی بازار برای شناخت رقبا، شرکا، سیستم های حمایتی و شناسایی آمیخته بازاریابی


۴) تحلیل کانال های ارتباطی: شناسایی کانال و تعیین نحوه استفاده و همکاری با آن ها


۵) پیش آزمون: با آزمون پیام ها و مواد تولید شده در گروه مخاطب، نقایص آن برطرف می گردد. این مرحله توسط مشاوران به دقت بررسی و کنترل می گردد


۶) مداخله: برنامه به صورتی که طراحی شده، اجرا می شود.


۷) ارزیابی و بازخوردها: تاثیرات اجرای برنامه بر گروه مخاطب سنجیده می شود.(باید توجه داشت که این مرحله از برنامه در تمامی فرآیند بازاریابی اجتماعی جاری خواهد بود)


 در نظر داشته باشید که رسالت اصلی بازاریابی اجتماعی تأثیرگذاری بر رفتارهای اجتماعی و انسانی است. در بازاریابی اجتماعی کسب سود و منافع شخصی اولویت اصلی به شمار نمی‌رود. به عبارت دیگر، تأکید بازاریابی اجتماعی تنها ارضاء نیازها و خواسته‌های افراد اجتماع از طریق فرآیند مبادله و داد و ستد نیست؛ بلکه هدف و مقصد والاتری دارد و آن تأثیرگذاری بر اعمال و رفتار افراد در اجتماع است. تشخیص اینکه آیا از این نوع بازاریابی استفاده شود یا خیر، بر اساس نتایج تحقیقات بازاریابی در کنار تجربه تیم مشاوران و مدیران شرکت میسر خواهد بود.


مقالات مرتبط :


بازاریابی تلفنی چیست و چگونگی پیاده سازی بازاریابی تلفنی ؟

بازاریابی سبز چیست و چگونه پیاده می شود؟

بازاریابی عصبی یا نرو مارکتینگ چیست؟

مدرس بازاریابی سبز مدرس green marketing مدرس برگ سبز

بازاریابی سبز

 بازاریابی سبز - green marketing - برگ سبز

مدرس بازاریابی سبز    مدرس green marketing   مدرس برگ سبز

مدرس بازاریابی

بازاریابی سبز - green marketing - کیبورد سبزبازاریابی سبز (به انگلیسی : Green Marketing ) یکی ابعاد بازاریابی اجتماعی ، است. در بازاریابی اجتماعی اشاره به مسئولیت های اجتماعی شرکت ها اشاره می گردد. یکی از این مسئولیت های شرکت ها، مسئولیت در قبال محیط زیست است. هدف اصلی در بازاریابی سبز ، حفاظت و حمایت از فعالیت های دوستدار محیط زیست است.

 


همان گونه که می دانید بازاریابی عبارتست از ارضای نیازها و خواسته‌ ها در صورتی که بازاریابی سبز عبارتست از ارضای نیازها و خواسته‌ ها با حداقل اثرات مضر و مخرب روی محیط زیست. در نظر داشته باشید که در اجرای موارد بازاریابی سبز نیازی به حذف صد درصد اثرات مخرب نیست و تنها سعی کلیه پرسنل شرکت در به حداقل رساندن اثرات مضر است.


با گذشت زمان و رقابتی تر شدن بازارها و همچنین تغییر در نگرش مشتریان، شرکت ها را ملزم به پیروی و به کارگیری رویکرد بازاریابی سبز می نماید. شرکت ها نیز با مهندسی مجدد در فرآیندهای تولیدی و طراحی کالا و خدمات خود، جایگاهشان را در موقعیت رقابتی تحکیم  می بخشند.


مشاوران و اعضای هیئت علمی پارک بازاریابی ایران به کمک بنچ مارک شاخص های استاندارد ایزو ۱۸۰۰۰ و همچنین شاخص های سازمان محیط زیست، شاخص های قابل ارزیابی به منظور کاربردی نمودن مفاد بازاریابی سبز تدوین نموده و این شاخص ها را توسط مشاوران و ممیزهای مجرب موسسه ملی استاندارد ایران در شرکت های طرف قرارداد ممیزی می نمایند. 


بازاریابی سبز در عصر حاضر به عنوان یک مسئولیت اجتماعی، یک وجه تمایز محسوس برای مشتریان برخی محصولات به نظر می رسد. مشاوران پارک بازاریابی ایران در صورت تأیید این موضوع از طرف مشتریان شرکت های مختلف، اصول و چارچوب بازاریابی سبز GREEN MARKETING را در شرکت ها پیاده سازی می نمایند.بازاریابی سبز - green marketing - برگ سبز


بازاریابی سبز یکی از راهکارهای اجرایی است که شرکت ها در کشورهای پیشرفته مورد بهره برداری قرار گرفته است. در سال ۱۳۹۰ برخی شرکت های ایرانی از مباحث بازاریابی سبز استفاده کردند اما مورد استقبال توسط مخاطبین قرار نگرفت. اما در سال ۱۳۹۳ برخی شرکت ها توانستند با بهره جستن از بازاریابی سبز ، مخاطبین زیادی را گرد خود جمع کنند.


مقاله بازاریابی سبز

اولین مقاله بازاریابی سبز در ایران توسط کارشناسان پارک بازاریابی ایران تدوین و توسط سازمان محیط زیست منتشر گردید. مقاله بازاریابی سبز در ایران موضوع بسیار جدیدی بوده و مستندات کافی در این زمینه وجود ندارد. در سال ۱۳۹۱ اولین بار شاخص های سیاست هایسبز که توسط سازمان محیط زیست گردآوری شده بودند، توسط پژوهشگران پارک بازاریابی ایران مورد ممیزی قرار گرفته و در قالب پرسشنامه ای جهت ممیزی بازاریابی سبز در شرکت ها تدوین گردید. برخی شرکت ها پس از این ارزیابی ، مقاله بازاریابی سبز با عنوان بازاریابی سبز در سازمان خود تهیه و در قالب فعالیت های روابط عمومی در جراید و مجلات و منتشر نمودند.


اصول بازاریابی سبز

اصول بازاریابی سبز از مدیریت شرکت ها آغاز می شود و به مصرف کنندگان محصولات شرکتی که بازاریابی سبز دارد، تسری می یابد. اصول بازاریابی سبز در اغلب کشورهای پیشرفته از جمله آلمان جایگاه خود را یافته است. از جمله اصول بازاریابی سبز ، حمایت مدیران و پرسنل شرکت های سبز حتی در زمان عدم حضورشان در شرکت ها است. اغلب شرکت های نوگرای ایرانی و مدیران جوان ، بدون آگاهی از اصول بازاریابی سبز وارد این عرصه می گردند و به دلیل اصولی نبودن فعالیت هایشان به سرعت این حوزه را ترک می نمایند. شرکت های برای آنکه بتوانند از بازاریابی سبز به بهترین نحو بهره برداری نمایند، باید باید از مدیریت سازمان تا یکایک نفرات حاضر در شرکت از اصول بازاریابی سبز مطلع گردند.

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

روش های بازاریابی سبز

روش های بازاریابی سبز با توجه به فرهنگ ، اقتصاد و سیاست در کشورها ، متفاوت است. به عنوان مثال برخی از روش های بازاریابی سبز در کشورهای پیشرفته عبارتند از مصرف کنندگان سبزی که نمی‌خواهند کالایی مصرف کنند که دارای این شرایط باشد:


هنگام تولید یا استفاده یا تجزیه آن به محیط خسارت وارد کند.


ضایعات غیر ضروری زیادی از طریق بسته بندی وارد محیط زیست نمایدبازاریابی سبز - علامت بازیافت


تاثیر منفی روی سایر مردم جهانداشته باشد.


سلامتی مصرف کنندگان یا دیگران را به خطر اندازد


و در نهایت برای حیوانات مضر باشد


اما روش های بازاریابی سبز مورد استفاده در ایران عباتند از :


ایجاد مناطق حافظت شده


تصویب و اجرای قوانین مربوط به استانداردهای آلایندگی ماشین هاو کارخانه ها


اجباری کردن برچسب انرژی و نظارت بر مصرف سوخت


طرح تفکیک زباله در مبدا


بهره برداری از کارخانه بازیافت


همان گونه که مشخص گردید، اغلب روش های بازاریابی سبز که در ایران مورد استفاده قرار گرفته است، مربوط به دولت می شود در صورتی که روش های بازاریابی سبز مورد استفاده در دنیا اغلب از طریق NGO ها پیگیری می شوند. اما روش های بازاریابی سبز دارای اصول منحصر به خود است که در پارک بازاریابی ایران با توجه به شاخص های فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی و بهره برداری قرار گرفته است.

مدرس مدیریت بازار استاد مدیریت بازار تدریس مدیریت بازار

مدیریت بازاریابی

مدرس مدیریت بازار استاد مدیریت بازار تدریس مدیریت بازار

سخنران بازاریابی

 تعریف کلاسیک بازاریابی شامل آن دسته از فعالیت‏هایی است که کالاها و خدمات را از واحد تولیدی و خدماتی به مصرف‏کننده می‏رساند چنین تعریفی ناقص بوده و فعالیت‏های بازاریابی را محدود به انجام وظایفی که صرفا مابین تولید و مصرف قرار گرفته‏اند می‏نماید. از جمله این فعالیت‏ها می‏توان بسته‏بندی کالاها، نامگذاری و علائم تجاری فراورده‏های کانال‏های توزیع (نظیر فروش مستقیم به مصرف‏کننده نهایی، عمده فروش، واسطه، خرده‏فروش) ترابری، انبارداری، روش‏های فروش، آگهی‏های بازرگانی، قیمت‏گذاری و اعتبارات مصرفی را نام برد. امروزه این امر مسلم شده است که یک مدیر بازاریابی موفق نمی‏تواند فعالیت‏های خود را از زمانی که کالا تولید گردیده و آماده پخش است آغاز نموده و با تحویل کالا به مصرف‏کننده به پایان برساند.
مدیریت بازار مدرس مدیریت بازار استاد مدیریت بازار
 قسمتی از فعالیت‏های عمده بازاریابی به کارهای پیش تولیدی معطوف می‏شود ازجمله فعالیت‏های بازاریابی پیش‏تولیدی، شناخت مصرف‏کنندگان و رفتار آنان در بازار را می‏توان نامبرد. فعالیت دیگر شامل بررسی بازار کالا جهت تولید و فروش مقرون به صرفه آنها می‏باشد باز هم قبل از اینکه واحد تولیدی به ساخت محصول اقدام کند مدیر بازاریابی باید کالا را طوری طرح‏ریزی کند که پس از تولید موردپسند مصرف‏کنندگان قرار گرفته و نیازها و خواسته‏های آنها را برآورده سازد. نوآوری محصولات و خرید کالا و قطعات به منظور تولید و فروش نیز از جمله فعالیت‏های بازاریابی پیش تولیدی می‏باشد. مدیر بازاریابی همچنین نمی‏تواند وظایف خود را با فروش و تحویل کالا به مصرف‏کننده خاتمه یافته پندارد. ازجمله وظایف پس از فروش کالا را می‏توان تعمیر و نگهداری کالاهای فروش رفته، اجرای قرارداد ضمانت کالا، ارائه خدمات به مشتریان و گردآوری اطلاعات پیرامون رضایت مصرف‏کننده نسبت به کالاهای فروش رفته و پیشنهاد آن اطلاعات به قسمت‏های مختلف سازمان به ویژه واحد طرح‏ریزی کالا نام برد. علاوه بر فعالیت‏های پیش تولیدی، توزیعی و پس از فروش بازاریابی تعدادی از فعالیت‏های مدیریت بازار نیز وجود دارد که دامنه آنها محدود به هیچ یک از حوزه‏های سه گانه بالا نمی‏باشد. ازجمله این فعالیت‏های بازاریابی را می‏توان پژوهش‏های بازار، شرایط محیطی بازار، قوانین و مقررات بازار، سیستم‏های اطلاعات بازار، تعهدات اخلاقی در امور بازاریابی و بازاریابی بین‏المللی نام برد.

 بدین ترتیب روشن می‏گردد که دامنه بازاریابی بسیار وسیع بوده و فعالیت‏های گسترده اقتصادی را شامل می‏گردد. به همین جهت در حدود نیمی از جمعیت فعال کشورهای پیشرفته صنعتی را شاغلین امور بازار تشکیل می‏دهند در کشورهای در حال توسعه از جمله در کشور ایران با اینکه تمام وظایف نام برده شده به وسیله شرکت‏ها و کارخانجاتی که سهم عمده‏ای در بازار دارند اعمال می‏گردد لیکن نظر به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی این کشورها تکیه بر پاره‏ای از فعالیت‏های بازاریابی بیشتر از سایر فعالیت‏ها می‏باشد. مثلا نحوه توزیع کالا از تولید به مصرف و حذف واسطه هایی که صرفا جنبه احتکار و بورس‏بازی دارند یکی از وظایف مهم مدیران بازار در کشورهای در حال رشد می‏باشد در مقابل به علت کمبود منابع تولیدی و نیاز فراوان مصرف‏کنندگان در مواردی که رقابت عامل موثری در سهم بازار باشد توجه زیادی به آگهی‏های بازرگانی جهت انگیزش خریداران نمی‏شود. همچنین در جوامعی نظیر کشور ایران که نرخ تورم به نسبت بالاتر از مشابه آن در کشورهای صنعتی است انگیزه‏هایی برای فروش قسطی باقی نمی‏ماند. بدین ترتیب این روش حمایت از فروش کمتر مورد استفاده قرار می‏گیرد. اطلاعات نقش مهمی در فعالیت‏های مدیریت بازاریابی استراتژیک دارد، اطلاعات قابل اطمینان - موثق و در دسترس بخصوص در جهت تشخیص نیازمندی‏های بازار بهبود کالا و خدمات - نوآوری و خلاقیت - برنامه‏ریزی و کنترل برای مدیریت بازاریابی با ارزش و موثر است که این موضوع به عنوان یکی از مسائل مهم مدیران بازاریابی در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه می‏باشد.

 تعریف ما از بازاریابی به شرح ذیل می‏باشد:

 «بازاریابی عبارت از فعالیت‏های نیروی انسانی است که از طریق تبادل فرایندها به سمت ارضاء نیازها و خواسته‏ها هدایت شود.» برای روشن‏تر کردن این تعریف، نگاهی به واژه‏های ذیل خواهیم داشت: احتیاجات، خواسته‏ها، تقاضاها، محصولات، داد و ستد، معاملات و بازارها.

 احتیاجات (Needs)

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

 

 اساسی‏ترین و زیربنایی‏ترین مفهوم بازاریابی، نیازهای بشر می‏باشد که ما آن را به شرح زیر تعریف می‏کنیم: احتیاجات عبارت از بیان احساس کمبود در یک فرد می‏باشد. وقتی که یک نیاز ارضاء نشود، شخص ناراحت است. یک فرد ناراضی یکی ازاین دو کار را انجام می‏دهد: یا به دنبال چیزی خواهد گشت که نیاز او را برطرف کند و یا کوشش می‏کند که نیازهایش را کاهش دهد. مردم در جوامع صنعتی سعی می‏کنند کالاهایی را پیدا کرده یا توسعه دهند که خواسته‏های آنها را ارضاء نماید. مردم در جوامع فقیر سعی می‏کنند که خواسته‏های خود را به چیزهایی که قابل دسترس باشند کاهش دهند.

 خواسته‏ها Wants

 دومین مفهوم اساسی در بازاریابی، خواسته‏های بشر می‏باشد. خواسته‏های بشر زمانی که توسط فرهنگ و شخصیت افراد شکل بگیرند، شناخته می‏شوند. همراه با تکامل جامعه، خواسته‏های اعضای آن نیز افزایش و گسترش می‏یابد. مردم در معرض کالاهای متنوعی که علاقه و تمایلات آنها را برمی‏انگیزد قرار دارند. تولیدکنندگان کوشش می‏کنند که رابطه‏ای بین چیزهایی که آنها تولید می‏کنند و نیازهای مردم برقرار نمایند.

 تقاضاها (Demands)

 مردم اکثرا خواسته‏های نامحدود، اما منابع محدود دارند. آنها تولیداتی را انتخاب می‏کنند که حداکثر رضایتمندی را در مقابل پولشان ایجاد نماید. خواسته‏ها وقتی تبدیل به تقاضاها می‏شوند که با قدرت خرید همراه باشند. مصرف‏کنندگان به تولیدات به عنوان مجموعه‏های پرمنفعت می‏نگرند و کالاهایی را انتخاب می‏کنند که بهترین و بیشترین استفاده را به آنها می‏دهد. پس یک تویوتا یعنی یک حمل و نقل اساسی، یک قیمت پایین و سوخت اقتصادی (کم مصرف)، یک اتومبیل خوب یعنی: راحتی، تجمل و منزلت. مردم کالایی را انتخاب می‏کنند که حداکثر رضامندی را در ارتباط با خواسته‏ها و منافع آنها ایجاد نماید.

 محصولات (Products)

 احتیاجات، خواسته‏ها و تقاضاهای بشر، اشاره ضمنی به این مطلب دارد که محصولاتی وجود دارند که می‏توانند آنها را ارضاء نمایند ما محصول را به شرح ذیل تعریف می‏نماییم: یک محصول عبارت از هر چیزی است که بتواند جهت اطلاع و رویت، اکتساب، استفاده یا مصرف، به بازار ارائه شود و بتواند یک خواسته یا یک نیاز را ارضاء نماید. تمامی محصولات به طور مساوی مورد درخواست نیستند. قابل دسترس‏ترین و کم قیمت‏ترین محصولات محتملا در درجه اول اهمیت، برای خریده شدن قرار دارند.

 مفهوم یک محصول محدود به اشیاء فیزیکی نمی‏باشد بلکه هر عاملی که توانایی برآورده کردن یک نیاز را داشته باشد یک محصول است علاوه بر کالاها وخدمات محصول شامل: افراد، مکانها، سازمانها، فعالیت‏ها وایده‏ها می‏باشد. یک مصرف‏کننده در مورد سرگرمی‏هایش تصمیم می‏گیرد: تلویزیون تماشا می‏کند، به چه مکانهایی برای تعطیلات برود، در سازمان‏ها عضو شود، از عقاید و نظرات حمایت کند. برای مصرف‏کننده تمام اینها یک محصول هستند. اگر واژه «محصول» مناسب نباشد، می‏توانیم از واژه‏های ارضاءکننده «منبع یا پیشنهاد» استفاده نماییم.

 مبادله (Exchange)

 بازاریابی زمانی صورت می‏گیرد که مردم تصمیم می‏گیرند نیازها و خواسته‏های خودشان را از طریق مبادله ارضاء نمایند.

 مبادله عبارتست از عمل به دست آوردن چیز مورد درخواست از یک شخص و دادن چیزی در مقابل آن. مبادله طریقه‏ای است که مردم می‏توانند توسط آن کالای موردنیاز و درخواست خود را به دست آورند. مبادله از محدودیت خاص خود برخوردار است: مردم ناچار به التماس یا محتاج بخشش دیگران نیستند. مردم باید دارای مهارت‏ها و تخصص‏هایی باشند که بتوانند چیز مورد احتیاجی را تولید نمایند یا خدمت موردنیازی را ارائه کنند و در مقابل کار یا کالای تولید یا ارائه شده دیگران را به دست آورند. مبادله هدف اصلی بازاریابی می‏باشد. برای اینکه یک مبادله صورت پذیرد، شرایط متعددی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند: باید حداقل دو طرف وجود داشته باشد و هر طرف نیز باید چیز ارزشمندی برای طرف مقابل در اختیار داشته باشد، هر طرف باید بخواهد تا با طرف دیگر معامله کند و هرکدام باید در قبول یا رد محصول ارائه شده توسط دیگری آزاد باشند و بالاخره هر طرف باید قادر به برقراری ارتباط و تحویل کالا باشد.

 این شرایط، مبادله را ممکن می‏سازد. برای اینکه یک معامله واقعا صورت پذیرد، دو طرف باید به توافق برسند. اگر آنها موافق باشند، چنین نتیجه می‏گیریم که عمل مبادله، طرفین را در شرایط و موقعیت بهتری از کار قرار داده است. زیرا هر یک از آنها در قبول یا رد پیشنهاد آزاد بوده است. با این توصیف، درست همانطور که تولید محصول ایجاد ارزش می‏کند، مبادله نیز ایجاد ارزش می‏کند و این امر توانایی‏های مصرفی بیشتری را به مردم می‏دهد.

 معاملات (Transaction)

 از آنجایی که مبادله هدف اساسی بازاریابی می‏باشد، معامله محور فعالیت‏های بازاریابی است. معامله عبارتست از یک داد و ستد ارزش‏ها بین دوطرف. یک معامله حداقل شامل دو چیز با ارزش، شرایطی که در یک زمان معین روی آنها توافق شده و یک محل مورد توافق است.

 بازاریابی مجموعه اقداماتی است در جهت رساندن تولیدات، خدمات، ایده‏ها و امثال آن به مرحله مبادله یا معامله.

 بازارها (Markets)

 مفهوم معاملات ما را به مفهوم یک بازار هدایت می‏نماید. یک بازار عبارتست از مجموعه خریداران واقعی و بالقوه یک کالا.

 همانطور که تعداد افراد و معاملات در یک جامعه رو به افزایش است، تعداد تجار و مکان‏های بازار نیز رو به افزایش است. در جوامع پیشرفته، بازار لزومی ندارد که به صورت مکانی که خریدار و فروشنده در آن به داد و ستد ارزشها می‏پردازند، باشد با حمل و نقل و ارتباطات مدرن، یک تاجر می‏تواند یک کالا را در برنامه آخر شب تلویزیون تبلیغ نماید. توسط تلفن از صدها مشتری سفارش بگیرد و روز بعد آن کالا را برای خریداران پست نماید بدون اینکه هیچ گونه برخورد حضوری با خریدار داشته باشد.

 یک بازار می‏تواند در اطراف یک محصول، یک خدمت، یا هر چیز با ارزشی رشد نماید. به عنوان مثال: یک بازار کار، شامل افرادی است که تمایل دارند کار خود را در مقابل دستمزد یا محصولات، ارائه دهند. موسسات مختلفی از قبیل موسسات کاریابی و موسسات مشاوره، در اطراف یک بازار کار رشد کردند تا بتوانند به عملکرد آن به نحو بهتری کمک نمایند. بازار پول یکی دیگر از بازارهای مهم می‏باشد که برای این به وجود آمده است تا احتیاجات مردم را برآورده کند، بنابراین آنها می‏توانند پول قرض بگیرند، قرض بدهند یا پس‏انداز کنند.

 بازاریابی Marketing

 بالاخره مفهوم بازار ما را به چرخه کامل مفهوم بازاریابی می‏رساند. بازاریابی یعنی کار کردن با بازارها، به این منظور که باعث رضامندی احتیاجات و خواسته‏های بشر می‏گردد. پس ما به تعریف خودمان در مورد بازاریابی، برمی‏گردیم. به عنوان «فعالیت‏های بشر که برای ارضاء کردن احتیاجات و خواسته‏ها از طریق تبادل فرایندها هدایت می‏شود» تبادل فرایندها، مستلزم کار است. فروشندگان مجبورند خریداران را جستجو کنند، نیازهای آنها را شناسایی نموده و کالاهای خوب و مناسب طراحی نمایند، آنها را توسعه داده، انبار نموده و قیمت‏گذاری کرده و تحویل نمایند. چنین فعالیت هایی از قبیل توسعه محصول، تحقیق، ارتباطات، توزیع، قیمت‏گذاری و خدمات،فعالیت‏های اصلی بازاریابی می‏باشند.

 اگرچه مامعمولا به بازاریابی به عنوان ادامه کسب توسط فروشنده، می‏اندیشیم اما خریداران نیز به فعالیت‏های بازاریابی می‏پردازند. مصرف‏کنندگان وقتی «بازاریابی» می‏کنند که به جستجوی کالاهایی که توان پرداخت قیمت آنهارا دارند می‏پردازند. نمایندگی یک شرکت زمانی بازاریابی می‏کند که به دنبال فروشندگان رفته و برای شرایط خوب، چانه می‏زند. یک «بازار فروشندگان» بازاری است که در آن فروشنده دارای قدرت زیادتری می‏باشد و خریداران مجبورند که خیلی دقیق و کوشا باشند. در یک «بازار خریداران»، خریدار دارای قدرت زیادی بوده و فروشنده، مجبور است که بسیار فعال و کوشا باشد.

 وظایف مدیریت بازار

 فعالیت‏های مدیریت بازاریابی باید در چارچوب برنامه‏های استراتژیک یک شرکت و با نگرش نظام‏گرا انجام گیرد. مدیریت بازاریابی وظایف زیر را به عهده دارد:

 جمع‏آوری و بررسی اطلاعات به منظور تشخیص وضعیت و استعداد بازار و به طور کلی تعیین نیاز مصرف‏کنندگان موردنظر. لازم به توضیح می‏باشد که مدیران بازاریابی باید از طریق تقسیم بازار بتوانند مصرف‏کنندگان موردنظر را شناسایی نمایند و با توجه به خصوصیات مصرف‏کنندگان، کالا و خدمات موردنیاز آنها را تامین کنند.

 تعیین هدفهای بازاریابی با توجه به نتایج اطلاعات به دست آمده و منابع شرکت مانند مشخص کردن هدف‏های فروش و سهمیه بازار.

 تعیین آمیزه و یا ترکیب بازاریابی Mix Marketing که عناصر عمده آن عبارتند از محصول، قیمت، کانال‏های توزیع و فعالیت‏های پیشبرد فروش که این عناصر به عنوان فعالیت‏های قابل کنترل مدیریت بازاریابی می‏باشند. مدیران بازاریابی باید به این سوالات جواب دهند که چه محصولی، با چه قیمتی تولید و در چه مکانی عرضه نمایند و با چه شیوه تبلیغاتی به اطلاع مصرف‏کنندگان برسانند. بدیهی است که این عوامل قابل کنترل مدیریت بازاریابی با توجه به شرایط محیطی (سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی و...) که بر فعالیت‏های بنگاه اقتصادی تاثیر دارند با امکانات موسسه مشخص می‏گردند. در نتیجه مدیریت بازاریابی با توجه به نیاز مصرف‏کنندگان و منابع سازمان باید کالا یا خدمات موردنیاز مصرف‏کنندگان را تهیه و عرضه نمایند.

 سازماندهی: به منظور اینکه مدیریت بازاریابی بتواند به اهداف موردنظر برسد باید فعالیت‏های بازاریابی خود را سازماندهی نماید و نیروی انسانی و آموزش لازم را تامین نماید و ضمنا جهت پیشبرد فعالیت‏ها هماهنگی‏های لازم را داشته باشد.

 کنترل و یا نظارت: به منظور اینکه فعالیت‏ها با توجه به برنامه پیش برود مدیریت بازاریابی باید در مقاطع زمانی مختلف عملکرد را با برنامه مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و در جهت رفع مشکلات و تجدیدنظر در برنامه اقدام نماید.

 تامین خدمات بعد از فروش: مثل تامین لوازم و قطعات و ارائه خدمات تعمیراتی جهت محصولاتی که به فروش رفته‏اند. بدیهی است مصرف‏کنندگان در تصمیم‏گیری جهت خرید کالا در یک بازار رقابتی حتما به پارامتر خدمات بعد از فروش توسط تولیدکنندگان نیز توجه دارند.

 بررسی نظریات مصرف‏کنندگان: مدیران بازار در نهایت، نقطه‏نظرات و عکس‏العمل مصرف‏کنندگان را در مورد کالا یا خدماتی که ارائه شده باید از طریق شیوه‏های مختلف تحقیقات بازاریابی دریافته و آنها را بررسی و مورد استفاده در تصمیم‏گیری و برنامه‏های خود قرار دهند. زیرا فرض ما در بازاریابی پیشرفته این است که مصرف‏کنندگان حرف اول را می‏زنند و اگر بنگاه اقتصادی بخواهد در اقتصاد رقابتی (اقتصاد بازار) فعال باشد و سهم عمده‏ای از بازار را به خود اختصاص دهد و در نتیجه سود داشته باشد و به زندگی خود ادامه دهد باید حتما به مصرف‏کنندگان توجه لازم را داشته باشد.

 علاوه بر وظایف مذکور، ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات ارائه شده نیز جزو وظایف مدیریت بازار می‏باشد. مدیریت بازاریابی وظیفه دارد «مقدار»، «زمان» و «خصوصیات» تقاضا را طوری هماهنگ کند که سازمان بتواند به اهداف خود برسد. بدیهی است در هر زمان مقدار واقعی تقاضا برای کالا یا خدمات ممکن است «پایین‏تر»، «مساوی» و یا «بالاتر» از سطح تقاضای موردنظر باشد. برای ایجاد تقاضا در مورد کالا سه شرط باید وجود داشته باشد: اول باید نیاز برای آن کالا توسط گروهی از مردم وجود داشته باشد، دوم آنکه این گروه قدرت خرید کالاها را داشته باشند و سوم آنکه میل داشته باشند قسمتی از پول خود را در رفع نیاز خود بپردازند.

 اهم وظایف مدیریت بازار

  جمع‏آوری و بررسی اطلاعات به منظور تشخیص وضعیت و استعداد بازار و تعیین نیاز مصرف‏کنندگان

  مشخص نمودن هدف‏های فروش و سهمیه بازار

  تعیین آمیزه و یا ترکیب بازاریابی که عناصر آن از محصول، قیمت، کانال‏های توزیع و فعالیت‏های پیشبرد فروش می‏باشند.

  سازماندهی فعالیت‏های بازاریابی و نیروهای انسانی و آموزش لازم برای آن

  کنترل و یا نظارت به منظور اینکه فعالیت‏ها با توجه به برنامه پیش برود.

  تامین خدمات بعد از فروش: مثل تامین لوازم یدکی و قطعات

  بررسی نظریات مصرف‏کنندگان در ارتباط با محصولات و خدمات ارائه شده

  ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات

  ایجاد هماهنگی بین مقدار، زمان و خصوصیات تقاضا

در دنیای رقابتی امروز بقا و موجودیت هر کسب و کاری وابسته به وجود مشتریانی است که مایل به خرید محصولات یا خدمات آن هستند. در مقوله بازاریابی سعی می شود ضمن شناسایی مشتریان و درک خواسته ها و نیازهای آنها ، به صاحبان کسب و کار بیان گردد که مشتری از محصول و یا خدمت ارائه شده از سوی آنها چه انتظاری دارد ، چقدر حاضر است برای آن هزینه کند و نیاز او در چه موقعیت مکانی و زمانی وجود دارد. بنابراین بازاریابی چنان مهم و ضروری است که می توان موجودیت هر کسب و کاری را کاملا وابسته به آن دانست. مقاله زیر بر آن است ضمن اشاره به اهمیت تدوین برنامه بازاریابی به بررسی اجمالی چهار موضوع کلیدی در بازاریابی یعنی تحقیق و بررسی بازار ، استراتژی بازاریابی ، بازاریابی هدف و آمیزه بازاریابی بپردازد.

 مقوله ی بازاریابی

 یکی از نیازهای ضروری مدیران سازمان ها ، درک و توسعه ی برنامه های بازاریابی برای محصولات و خدماتشان است. جمله ی مشهور هنری فورد که : " هر رنگ اتومبیل که مشتری بخواهد به او عرضه می کنیم ، به شرط آنکه سیاه باشد!" یادآور بازارهای بسته و انحصاری و دورانی است که تقاضا از عرضه افزون تر بود.اما امروزه عمر اینگونه بازارها برای تولید و فروش محصولات به سر آمده است و در آینده ای نه چندان دور ، اثری از این نوع بازارها باقی نخواهد ماند ، اما بسیاری از مدیران به این موضوع بی توجه اند و تحقیقات متعدد نشان می دهد که یکی از دلایل عمده ی شکست کسب و کارهای کوچک ، نداشتن یک برنامه ی جامع بازاریابی است. گاهی نیز مشاهده می شود که برخی تفاوتی بین دو مفهوم "فروش" و "بازاریابی" قائل نیستند. بازاریابی فعالیتی مشتری گرا و تحقیقات بازاریابی ، تعیین کننده ی میزان تولید و نوع محصول است.

 در بازاریابی ارتباط دوطرفه ، اهداف بلند مدت ، کانون توجه نیازهای مصرف کنندگان و تاکید بر کسب سود از راه افزایش رضایت مشتریان است . در صورتیکه در فروشندگی ، اهداف کوتاه مدت ، ارتباط یک طرفه ، کانون توجه محصولات موجود و تاکید بر کسب سود از راه افزایش حجم فروش است.

  از طرفی برخی دیگر بازاریابی را تنها منحصر به تبلیغات می دانند ، در صورتی که تکنیکهای بازاریابی طیف وسیعی از علوم اجتماعی ، به ویژه اقتصاد ،

 جامعه شناسی و روان شناسی را در برمی گیرد.

 از نظر فیلیپ کاتلر صاحب نظر نامدار این عرصه ، بازاریابی  فعالیتی انسانی است در راستای بر آوردن نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله. در واقع منشا و پایه ی اساسی نظام بازاریابی ، نیازها و خواسته های انسان است.

 در راستای استفاده از مقوله ی بازاریابی ، یک شرکت باید :

 - مشتریانش را شناسایی و نیازها و الویت آن ها را مشخص کند. (بررسی بازار)

 - مزایای رقابتی خود را تجزیه و تحلیل کند. (استراتژی بازار)

 - بازارهای خاصی را برای زیر پوشش قراردادن ، انتخاب کند. (بازاریابی هدف)

 - و در پایان مشخص کند چگونه می تواند نیازهای مشتریانش را برآورده سازد. (آمیزه ی بازاریابی)

 اکنون به بررسی هریک از چهار مفهوم مذکور می پردازیم:

  ●تحقیقات بازار [1]

 به منظور مدیریت اثربخش بازاریابی ، داشتن اطلاعات صحیح درباره ی بازار ضروری است. فرایند بررسی بازار چه در مرحله ی پیش از تولید و چه پس از فروش به کار می آید تا مشکلات ، فرصت های موجود و زمینه های نارضایتی مشتریان را که به آسانی می توان برطرف کرد ، آشکار سازد. این داده ها را می توان از راه طراحی پرسشنامه ای مناسب برای مشتریان کنونی و بالقوه ی (آینده) بنگاه ، به دست آورد و تجزیه و تحلیل کرد.

 چه بسا در نتیجه بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده به یک نیاز پاسخ داده نشده مشتریان پی برده و در پی آن ، محصول یا خدمت جدیدی عرضه کرد.فیلیپ کاتلر ، از تحقیقات بازاریابی به عنوان رابط و حلقه ی اتصال میان مدیران بازاریاب و مصرف کنند گان و جامعه یاد می کند و وظیفه ی تحقیقات بازاریابی را تهیه ی اطلاعات کمی و کیفی برای تمام امور بازاریابی می داند.

 موقعیت اقتصادی و جغرافیایی ، دگرگونی های جمعیتی و متغیرهای مردم شناسی و رفتاری می بایست به دقت بررسی گردند تا فرصتهای بالقوه و بکر شناخته شوند .استراتژی بازاریابی[2]

 استراتژی بازاریابی شامل مشخص کردن گروههایی از مشتریان (بازار هدف) است که یک بنگاه می تواند در مقایسه با رقبای خود به نحو بهتری خدمت دهی نماید.

  در استراتژی بازاریابی ، یک بنگاه تصمیم می گیرد که عرضه ی محصول ، قیمت ، پخش و کوشش های ترویجی اش را متوجه بخش خاصی از بازار کند. (مدیریت آمیزه ی بازاریابی[4])

  در حالت ایده ال ، استراتژی گزینش شده باید نیازهایی از مشتریان را هدف بگیرد که در حال حاضر در بازار برآورده نشده اند و از ظرفیت لازم برای سوددهی برخوردارند.استراتژی موثر ، به این نکته توجه دارد که یک کسب و کار نمی تواند همه کار برای طیف های مختلفی از مشتریان انجام دهد و باید بازار و توانمندی هایش را بررسی و تحلیل و در پایان بر یک بازار هدف ، تمرکز کند.

 ●بازاریابی هدف

 تمرکز تلاش های بازاریابی بر یک و یا تعداد بسیار کمی از بخشهای کلیدی بازار ، مبنای بازاریابی هدف است. روشهای اصلی برای تقسیم بازار عبارتند از :

 1 . تقسیم بندی جغرافیایی

 هدف از این نوع تقسیم بندی ، تخصص یافتن در برآوردن نیازهای مشتریان در یک منطقه ی جغرافیایی خاص است. برای مثال یک فروشگاه مواد غذایی ممکن است تصمیم بگیرد آگهی های تبلیغاتی اش را فقط برای افرادی که در شعاع یک کیلومتری آن زندگی می کنند ، بفرستد.

مدرس مدیریت استراتژیک بازاریابی استاد مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک بازاریابی

مدرس مدیریت استراتژیک بازاریابی    استاد مدیریت استراتژیک 

مدرس بازاریابی

براساس مقاله احمد عربشاهی


بازاریابی استراتژیک و استراتژی های بازاریابی


در دنیای کنونی تغییر و پویایی یکی از ویژگیهای بارز محیط به شمار می رود و در چنین شرایطی موفقیت سازمان در گرو پیش بینی صحیح و ارائه واکنشهای موثر به تغیرات موجود در محیط می باشد. و شاید بتوان گفت این امر تنها از طریق داشتن دیدگاهی استراتژیک در در سازمان به عنوان یک کل و بخشهای مختلف آن میسر می باشد. با توجه به اهمیت پررنگ مدیریت استراتژیک به خصوص در زمینه بازاریابی در عصر حاضر در این مقاله قصد آن را داریم تا از جنبه های مختلف به بررسی این مبحث مهم بپردازیم. ابتدا با مطرح نمودن مقدماتی راجع به تعریف مدیریت استراتژیک، مراحل مدیریت استراتژیک و استراتژی بازاریابی به بحث وارد می شویم و در ادامه به نقش بازاریابی در طراحی و اجرای استراتژی ها اشاره نموده، راجع به هماهنگ کردن استراتژی بازاریابی با دیگر استراتژی ها و منابع شرکت به بحث پرداخته و تاثیر استراتژی های تجاری مختلف بر تصمیم های بازاریابی را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس یا مطرح نمودن ضرورت داشتن یک چشم انداز جهانی، به بررسی استراتژیهای مختلف ورود (از جمله: صادرات، اعطای امتیاز، فرنچایزینگ، تولید قراردادی، قرار داد مدیریتی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و پیمان های استراتژیک) می پردازیم. در ادامه استراتژی های رشد (شامل: توسعه از طریق افزایش نفوذ بازار- محصول های موجود، توسعه از طریق طراحی و تولید محصولات جدید برای مشتریان موجود، توسعه از طریق فروش محصولات موجود به بخش ها یا کشورهای جدید، توسعه از طریق متنوع ساختن و توسعه از طریق متنوع ساختن روابط سازمانی یا شبکه های ارتباطی) را مرور می کنیم. عوامل مهم در انتخاب راهبردها بحث مهم دیگری است که در ادامه مطرح خواهد شد و در ادامه آن سه انتخاب استراتژیک :توسعه، انطباق، ابداع و استراتژیهای چندگانه: استراتژی اول: (توسعه محصول-توسعه ارتباطات)، استراتژی دوم:(توسعه محصول- انطباق ارتباطات )، استراتژی سوم: (انطباق محصول – توسعه ارتباطات)، استراتژی چهارم: (انطباق محصول – انطباق ارتباطات) و استراتژی پنجم: (ابداع محصول) مورد بررسی قرار داده می شود آخرین بخش بحث تحت عنوان محصولات جهانی مطرح می شود و با نتیجه گیری بحث به پایان خواهیم برد.


واژه های کلیدی: مدیریت استراتژیک بازاریابی، بازاریابی استراتژیک، استراتژی های بازاریابی، بازاریابی بین المللی


تعریف مدیریت استراتژیک


می توان مدیریت استراتژیک را بدین گونه تعریف کرد: هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه‌ای چندگانه که سازمان را قادر می‌سازد به هدف‌های بلند مدت خود دست یابد. همان گونه که از این تعریف استنباط می‌شود در مدیریت استراتژیک برای کسب موفقیت سازمانی بر چندین عامل تأکید می‌شود: هماهنگ کردن مدیریت، بازاریابی، امور مالی (حسابداری)، تولید (عملیات)، تحقیق و توسعه و سیستم‌های اطلاعات رایانه ای. در بسیاری از داشنگاهها و دانشکده‌ها، عبارت «مدیریت استراتژیک» را مترادف با «سیاست‌هاری بازرگانی» می‌دانند که دربرگیرنده همه مطالب درس‌ها و واحدهایی است که دانشجویان با دوره مدیریت بازرگانی می‌گذرانند. به عنوان آخرین درس مهم این رشته تلقی می‌شود.


مراحل مدیریت استراتژیک


فرآیند مدیریت استراتژیک دربرگیرنده سه مرحله می‌شود:

تدوین استراتژی‌ها، اجرای استراتژی ها و ارزیابی استراتژی ها. مقصود از تدوین استراتژی این است که ماموریت شرکت تعیین شود، شناسایی عواملی که در محیط خارجی، سازمان را تهدید می‌کنند یا فرصت‌هایی را به وجود می‌آورند، شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، تعیین هدف‌های بلند مدت، در نظر گرفتن استراتژی‌های گوناگون و انتخاب استراتژی‌های خاص جهت ادامه فعالیت. اجرای استراتژی‌ها ایجاب می‌کند که سازمان هدف‌های سالانه در نظر بگیرد، سیاست‌ها را تعیین کند، در کارکنان انگیزه ایجاد نماید و منابع را به گونه‌ای تخصیص دهد که استراتژی‌های تدوین شده به اجرا درآید.

در مدیریت استراتژی ارزیابی استراتژی‌ها، آخرین مرحله به حساب می‌آید. مدیران نیاز شدید دارند که بدانند استراتژی‌های خاص و مورد نظر آنان در چه زمانی کارساز واقع نمی‌شود. اصولاً ارزیابی استراتژی‌ها بدین معنی است باید در این مورد اطلاعاتی را گردآوری کرد. همه استراتژی‌ها دستخوش تغییرات آینده قرار می‌گیرند، زیرا عوامل داخلی و خارجی به صورت دائم در حال تغییر هستند. برای ارزیابی استراتژی‌ها سه فعالیت عمده به شرح زیر انجام می‌شوند: 

1. بررسی عوامل داخلی و خارجی که پایه و اساس استراتژی ‌های کنونی قرار گرفته‌اند.

2. محاسبه و سنجش عملکردها و

3. اقدامات اصلاحی


استراتژی بازاریابی


کانون اصلی استراتژی بازاریابی، تخصیص مناسب و هماهنگ نمودن فعالیت ها و منابع بازاریابی است به منظور تامین اهداف عملیاتی شرکت از حیث یک بازار –محصول خاص لذا، مسئله اصلی مربوط به قلمروی استراتژی بازاریابی، عبارت است از تعیین بازارهای هدف خاص برای یک خانواده محصول یا یک محصول خاص، سپس، شرکت ها از طریق یک طراحی و اجرای برنامه مناسب عناصر آمیخته بازاریابی (اساساً چهارآمیخته محصول، قیمت، مکان و پیشبرد)طبق نیازها و خواسته های مشتریان بالقوه در آن بازار هدف، به دنبال کسب مزیت رقابتی و ایجاد هم افزایی می باشند.


نقش بازاریابی در طراحی و اجرای استراتژی ها


اساس برنامه ریزی استراتژیک در تمام سطوح، شناسایی تهدیدهاست به منظور پرهیز و اجتناب ازآنها و شناخت فرصت هاست به منظور بهره برداری از آنها. مسئولیت استراتژیک اصلی هر مدیری، کنترل و مراقبت بیرون است تا بتواند شرکت یا فعالیت های آن را با تغییرات در محیط هماهنگ و همگام سازد از آن جا که مدیران بازاریابی موفقیت هایی را در محدوده بین شرکت و مشتریان، توزیع کنندگان و رقبا اشغال می کنند، معمولاً بیش تر با شرایط و تغییرات در محیط بازار آشنا هستند. در نتیجه، این مدیران نه تنها مسئول طراحی طرح های استراتژیک برای اقلام بازار- محصول خود هستند، بلکه اغلب مشارکت کنندگان اصلی در فرایند برنامه ریزی در سطوح تجاری بنگاه نیز می باشند.

نفوذ و تاثیر گسترده مدیران بازاریابی بر تصمیم های استراتژیک اتخاذ شده در سطوح بالاتر به وضوح در نظر سنجی تازه ای که از مدیران 280 واحد فعالیت شرکت ها آمریکایی و 234 واحد فعالیت شرکت ها آلمانی –در حوزه های تجهیزات الکتریکی، ماشین آلات مکانیکی و کالاهای صنایع بسته بندی مصرف کننده- به عمل آمده، به اثبات رسیده است. این پیمایش، ادراکات مدیران بازاریابی و نفوذ و اثر آنها برفرایندهای فروش، تحقیق و توسعه و مالیه را در انواع تصمیم های استراتژیک و تاکتیکی اتخاذ شده در شرکت هایشان، نشان می دهد.


هماهنگ کردن استراتژی بازاریابی با دیگر استراتژی ها و منابع شرکت


بخش زیادی از وظیفه مدیر بازاریابی، کنترل و تجزیه و تحلیل نیازها و خواسته های مشتری و فرصت ها و تهدیدهای به وجود آمده ناشی از فعالیت های رقبا و تغییرات رخ داده در محیط بیرونی است. لذا، به دلیل آن که در تمام سطوح استراتژی به چنین عواملی می باید توجه کرد، مدیران بازاریابی اغلب نقش عمده ای در تهیه اطلاعات برای – و تاثیر گذاشتن بر طراحی-استراتژی های بنگاهی و تجاری، ایفا می کنند. در مقابل، مدیران کل و مدیران ارشد دیگر بخش ها و عملیات می باید بازاریابی را به خوبی درک کنند تا استراتژی ها سازمانی موثری طراحی کنند.

مدیران بازاریابی هم چنین مسئولیت اصلی طراحی و اجرای طرح های بازاریابی استراتژیک را برای یکا یک بازارهای محصول و برای خانواده محصولات به عهده دارند. اما همان طور که شاهد بوده ایم، چنین برنامه های بازاریابی استراتژیکی در خلاء و بدون توجه به محیط داخلی و خارجی طراحی نمی شوند. درمقابل، اهداف استراتژی های بازاریابی خاص هر قلم بازار محصول می باید با بهره گیری از منابع وقابلیت های موجود شرکت قابل وصول و با جهت گیری و تخصیص منابع مورد نظر استراتژی های بنگاهی و تجاری شرکت هماهنگ و منجسم باشند. به بیان دیگر، می باید تناسب- یا ثبات وپیوستگی درونی- خوبی میان عناصر تمام سه سطح استراتژی وجود داشته باشد.


تاثیر استراتژی های تجاری مختلف بر تصمیم های بازاریابی


واحدهای تجاری معمولاً در چند بازار-محصول مشخص فعالیت می کنند. مدیر بازار یابی یک قلم بازار-محصول خاص، وضعیت محیطی آن محصول را کنترل می کند و یک برنامه ریزی مناسب آن طراحی و آماده می کند. اما، آزادی عمل این مدیر برای طراحی چنین طرحی ممکن است به وسیله استراتژی رقابتی یک واحد فعالیت محدود شود. این امر ناشی از آن است که استراتژی های مختلفی روی اهداف مختلف تمرکز می کنند و به دنبال آن هستند که به شیوه های مختلف به یک مزیت رقابتی دست یابند و آن را حفظ کنند. در نتیجه، فعالیت های مختلفی که توسط یک واحد فعالیت استراتژیک انجام می شود- و فعالیت های مختلفی که در یک حوزه کاری خاص انجام می شود، مثل حوزه بازاریابی –برای موفقیت استراتژی های مختلف حیاتی اند.

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

 

سیاست های محصول

مجموعه ای از سیاست های بازاریابی، ماهیت محصولاتی را که یک واحد فعالیت قصد دارد آنها را به بازارهای هدف خود معرفی کند، تعریف می کند و مشخص می سازد. این سیاست ها، به دامنه یا تنوع خانواده های محصول، سطح پیچیدگی آنها و سطح کیفی مورد نظر آنها در مقایسه با رقبا مربوط می شوند.


سیاست های قیمت گذاری 

موفقیت در پایین آوردن قیمت محصولات شرکت در مقایسه با قیمت محصولات رقبا باید به نحوی مثبت عملکرد واحدهای فعالیت مدافع کم هزینه را بهبود بخشد-زیرا قیمت پایین ابزار و سلاح اصلی اجرای چنین استراتژی است. اما، یک چنین سیاستی با استراتژی های مدافع متمایز و فرصت طلب جور در نمی آید. بالاتر بودن هزینه های متمایز کردن محصولات یک شرکت از حیث کیفیت یا خدمات موجب بالاتر بودن قیمت محصولات آن شرکت (برای حفظ سودآوری) می گردد. تمایز هم چنین ارزش بیشتری برای مشتری خلق کرده و فراهم می آورد، که می توان بابت این ارزش بیش تر قیمت بالاتری را به مشتری تحمیل کرد. به همین ترتیب، هزینه ها و منافع توسعه بازار و محصولات جدید به وسیله یک واحد فعالیت فرصت طلب، مستلزم وضع قیمت های نسبتاً بالاتر است و آن را نیز توجیه می کند. بنابراین، مدافعات متمایز و فرصت طلبان به ندرت به پیروی از سیاست قیمت های رقابتی پایین ملتزم هستند.


سیاست های توزیع

برخی ناظران مدعی اند که شرکت های فرصت جو تمایل بیشتری به یکپارچگی عمودی رو به بالا نشان می دهند تا شرکت های مدافع. منطقی که پشت این ادعا قراردارد این است که تمرکز وتوجه خاص فرصت به توسعه بازار و محصولات جدید مستلزم کسب اطلاعات مربوط به بازار و آموزش مجدد و مستمر انگیزش اعضای کانال توزیع است. با اعمال کنترل شدید بر کانال های توزیع تحت تملک شرکت می توان این مهم را محقق نمود. اما، به نظر می رسد این ادعاها با نیاز فرصت طلب به انعطاف پذیری در ایجاد کانال های جدید به منظور توزیع محصولات جدید و دستیابی به بازارهای جدید، جور در نیاید و هم خوانی نداشته باشد.

برای آن دسته از مدافعانی که تلاش می کنند تا جایگاه های برتر خود را دربازارهای تثبیت شده حفظ کنند، تلاش به منظور اعمال کنترل شدید بررفتار اعضای کانال توزیع، سیاستی است مفیدتر و مناسب تر. این نکته به خصوص در مورد آن دسته از مدافعانی که به کیفیت خوب خدمات مشتری برای متمایز کردن خود از رقبا تکیه می کنند، بیش تر صدق می کند بنابراین و به احتمال زیاد، یکپارچگی عمودی رو به بالا میان شرکت های مدافع و به ویژه مدافعان متمایز بیش تر روی می دهد و صورت می پذیرد، حال آن که فرصت جویان برای توزیع محصولات خود بیش تر روی اعضای مستقل کانال توزیع- مثل نمایندگان فروش یک تولید کننده یا توزیع کنندگان عمده-تکیه می کنند.


سیاست های پیشبرد

ارتباطات بازاریابی گسترده نیز، نقشی مهم در اجرای موفق استراتژی های مدافع متمایز و فرصت جو ایفا می کنند. اما شکل آن نوع ارتباط ممکن است در هریک از این دو استراتژی متفاوت باشد. از آن جا که فرصت جویان باید دائماً به دنبال ایجاد آگاهی و اطلاع رسانی، تحریک حس کنجکاوی و توجه مشتری نسبت به محصولات خود و ایجاد تقاضای اولیه برای محصولات جدید و ناآشنای خود باشند؛مخارجی که صرف تبلیغ و پیشبرد فروش می شود، رابطه مستقیمی با موفقیت آنها از حیث رشد سهم بازار و استقبال مشتری از محصول جدید دارد. مثلاً واحد فعالیت استراتژیک تحویل داروی تری ام، منابع قابل توجهی را به تبلیغ در مجلات حرفه ای و توزیع نمونه هایی از محصولات جدید خود و هم چنین حفظ یک نیروی فروش ورزیده و بزرگ اختصاص داده است.

از طرف دیگر، مدافعان متمایز اساساً به دنبال حفظ وفاداری مشتریان قدیمی خود، از طریق تعدیل و تغییر خود مطابق با نیازهای آنها و ارائه خدمات خوب، می باشند. با بهره گیری از یک نیروی فروش خوب آموزش دیده و بزرگ و حمایت از آن، این وظایف را می توان به نحو احسن و به بهترین شکل انجام داد-به ویژه در خصوص خدمات و کالاهای صنعتی. بنابراین، مدافعان متمایز در مقایسه با رقبای خود، مخارج بیش تری را صرف کارکنان فروش خود می کنند. سرانجام این که، مدافعان کم هزینه با کاهش قیمت محصولات خود به دنبال جذب مشتری هستند. لذا، صرف مخارج سنگین روی عملیات تبلیغ، پیشبرد فروش یا کارکنان فروش مانع اجرای استراتژی اساسی آنها می گردد وممکن است اثری منفی بر بازده سرمایه آنها بگذارد. در نتیجه چنین شرکت هایی درصد کم تری از عایدات فروش خود را به فعالیت های پیشبردی اختصاص می دهند.


ایجاد یا بهبود سیستم اطلاعات بازاریابی


این هدف روی سازماندهی جریان اطلاعات به درون تاکید دارد تا تغییرات مهم محیط، صنعت و مشتریان را شناسایی کند و تمرکز اولیه آن روی رقبا است. شناسایی رقبا در ابعاد زیر تاثیر مهمی در ارزیابی آینده دارد.

1-ابعاد رقبا با سهم بازار، نرخ رشد و سودآوری تعیین می شود.

2-هدف رقبا از نظر کمی (فروش، سود، نرخ بازگشت سرمایه) وغیر کمی(کیفی ) (نوآوری کالا، رهبری بازار، توزیع محلی، ملی وبین المللی).

3-استراتژی رقبا که به صورت استراتژی های داخلی(ظرفیت تولید، تحویل، بازاریابی تخصصی)و استراتژی های خارجی(شبکه توزیع، پیشتیبانی صنعتی، پوشش بازار و توانایی ایجاد و نگهداری سهم بازار) است.

4-سازمان رقبا که ساختار سازمانی، فرهنگ، سیستم های مدیریت و مهارت کارکنان را شناسایی می کند.

5-ساختار هزینه رقبا که با انعطاف پذیری در قیمت گذاری، توان ماندن در یک بازار و نگرش به سمت سودآوری بلند مدت در مقابل نگرش کوتاه مدت مشخص می شود.

6-نقاط ضعف و قوت رقبا که با سیستم داخلی و موقعیت آسیب پذیر آنها در بازار، رای حمله مشخص می شود. این ارزیابی کلی همانند پنجره ای از درون به بیرون به شما کمک می کند تا بتوانید از درون آن تصویر رشنی از فعالیتهایی را که برای حفظ مزینت رقابی لازم است را بینید.


داشتن یک چشم انداز جهانی


به طور خیلی اختصاصی، مفهوم چشم انداز جهانی، داشتن مجموعه تفکراتی برای کمک به شما در مدیریت موفق یک کسب و کار مشتری گرا است. همانند:

- نمایش خبرگی و برجستگی در استراتژها کسب وکار

- ترغیب برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی

- تشویق نوآوری کالا

- ترغیب کارآفرینی

- پای بندی به نظارت کیفیت جامع کالا

- حرکت به سمت تمایز کالا

- تعقیب بازاریابی (بومی)

- حفظ چشم انداز جامع جهانی

به کارگیری چشم انداز جهانی، جبهه گیری علیه موانع شدید، مثل رقابت تهاجمی کشورهای در حال رشد جهان و سپس میل به جنگیدن با شرکت های بومی و احساسات ملی و مبارزه با سیستم محافظتی بعضی از دولت ها، است.

اجلاس کشوری مدیریت ارتباط با مشتری بهزاد حسین عباسی

اجلاس کشوری مدیریت ارتباط با مشتری بهزاد حسین عباسی

ضرورت مشتری مداری و یادگیری مهارت‌های فروش

اجلاس کشوری مدیریت ارتباط با مشتری بهزاد حسین عباسی 

اجلاس کشوری مشتری مداری

تهیه و تنظیم : حسام فرقانی

امروزه در دنیای کسب و کار رقابت به سرعت در حال گسترش است. این رقابت تبدیل به جنگی بر سر کیفیت و مشتری شده است. در این جنگ قواعد بازی نیز روز به روز در حال تغییر است. مشتریان هر روز نسبت به گذشته داناتر شده و انتظارات آن‌ها به شدت در حال افزایش است. کوچکترین غفلتی منجر به نارضایتی مشتری ، قطع ارتباط او با ما و جذب او توسط رقیبان می شود و این در واقع شکستی بزرگ برای کسب و کار ماست و تداوم این شکست ها منجر به مغلوب شدن در جنگ و مرگ کسب و کار ما خواهد شد. در واقع می توان گفت مشتری به عنوان کسی که حیات کسب و کار ما به او وابسته است مهمترین سرمایه سازمان ما به شمار می رود و امروزه حفظ و افزودن به این سرمایه اولویت اصلی سازمان های پیشرو در بازار است. حال ببینیم چگونه می توان این سرمایه بزرگ راحفظ نموده و به آن افزود؟ برای جواب دادن به این سوال ابتدا باید مشتری را بشناسیم و نیاز های واقعی او را درک کنیم.

 

مشتری کیست؟

در زیر چند تعریف معمول از مشتری ارایه شده است:

§         در فرهنگ بازار، مشترى فردى است که توانایى و استعداد خرید کالا و یا خدمتى را داشته باشد، که این توانایى و استعداد به صورت توأم در فرد بروز کرده و انتخاب و عمل خرید انجام مى پذیرد. در این دیدگاه، مشترى فرد هوشمند و دانایى است که درباره تأمین نیازهاى خود به خوبى مطالعه و بررسى مى کند و با ارزش‌گذارى و درنظر گرفتن امکانات و استعداد خود به انتخاب مى پردازد.

§         مشتری دلیل اصلی شاغل بودن ماست.

§         مشتری کسی است که دستمزد مارا پرداخت می‌کند.

 

درحرفه ما مشتری مهمترین هدف است، او به ما نیاز ندارد بلکه ما به او نیاز داریم. مانع کار ما نیست، او هدف و مقصود ماست.  با کار ما بیگانه نیست بلکه قسمتی از آن است. با خدمتی که به او عرضه می‌کنیم لطفی نکرده ایم، که او با فرصتی که می‌دهد به ما لطف می‌کند.

مهاتما گاندی

 

فقط یک رئیس وجود دارد: مشتری..... .

 او می تواند با خرج کردن پول‌هایش در جای دیگر به راحتی سبب اخراج افراد از رئیس هیأت مدیره تا رده‌های پایین‌تر شود.

(سام والتون- موسس فروشگاه‌های زنجیره‌ای والمارت)

 

 

نیاز واقعی مشتری چیست؟

مهمترین نیاز های یک مشتری را می توان به ترتیب ذیل نام برد:

§         احترام

§         ظاهری آراسته و رفتاری مناسب توسط فروشندگان

§         وجود کالا یا خدمات مطابق با نیاز و خواسته او

§         کیفیت مناسب کالا و خدمات

§         قیمت و بهای مناسب کالا و خدمات

§         صرف حداقل زمان در دریافت کالا و خدمات

§         امکان دستیابی مشتریان به رده های بالاتر و مدیران

§         بها دادن به پیشنهادات مشتریان در جهت بهبود محصول، خدمات و ...

 

جوابگویی به کلیه نیازهای فوق رضایت مشتری را حاصل می کند و رضایت مشتری رمز پایداری او برای سازمان خواهد بود. در واقع کسب رضایت مشتری همان مشتری مداری است که ماموریت اصلی سازمان های مشتری مدار می باشد.

 

سازمان مشتری مدار : سازمانی است که هدف آن پیش گرفتن درخواست های مشتریان در مسائلی که بیشترین ارزش را برای آنها داراست می باشد و رضایت مشتری را سرمایه خود و ضامن برگشت سرمایه سازمان می دانند.

 

حال به نظر شما چه کسانی در یک سازمان در مشتری مداری و کسب رضایت مشتری دخالت دارند؟

برای جواب به این سوال بیایید یک سازمان را به یک تیم فوتبال تشبیه کنیم. همانطور که در گل زدن و برنده شدن تیم فوتبال همه افراد از مدیر، مربی تیم و بازیکنان تا مسئول تدارکات تیم نقش داشته و هر یک مسئولیتی را ایفا می کنند در یک سازمان نیز همه افراد سازمان از مدیر عامل تا نگهبان در کسب رضایت مشتری نقش دارند و باید مشتری مدار باشند.

زنندگان گل در یک سازمان چه کسانی هستند؟

در واقع خط حمله یک سازمان، واحد فروش و مهاجمان i سازمان، فروشندگان آن هستند و در نهایت کسب رضایت مشتری همچون گل زدن در فوتبال با مهارت این افراد حاصل می‌شود. بنابراین یادگیری مهارت های فروش و مشتری مداری امری ضروری و مهم برای نیروهای فروش سازمان به عنوان مهمترین حلقه زنجیره افراد سازمان در کسب رضایت مشتری می باشد.

 

یک فروشنده حرفه ای چه مهارت‌هایی را باید بداند؟

در دنیای کسب وکار رقابتی امروز که مشتری حکم با ارزش ترین دارایی یک سازمان است یک فروشنده حرفه‌ای برای جذب و نگهداری یک مشتری نیازمند کسب مهارت‌های ذیل می باشد:

§         مهارت‌های ارتباطی در فروش حضوری

§         مهارت‌های بازاریابی تلفنی

§         مهارت‌های ایجاد ارتباط با مشتری از طریق اینترنت

§         روانشناسی مشتری

§         اصول مذاکرات در فروش

§         روش های اداره کردن جلسات فروش

§         روش های معرفی محصولات

§         روش های خاتمه فروش

§         روش های مدیریت اعتراضات مشتریان

 

خصوصیات یک فروشنده موفق چیست؟

§         توانایی فروختن

§         تمایل به کسب درآمد

§         ظاهری خوب واراسته

§         مقبولیت نزد عموم مردم

§         توانایی بالا در سخنوری

§         تبحر لازم در نوشتن

§         غرور شغلی، حرفه ای و سازمانی

§         مهارت‌های ایجاد ارتباط با سایرین

§         صداقت و امانت داری

§         توانایی جلب سایرین

§         نیاز به کسب موفقیت

§         اهمیت دادن به سایرین و محیط اطراف

§         حافظه خوب

§         ظرفیت کار سنگین

§         دور بودن از احساسات و منطقی بودن

§         صبر و حوصله

§         سلامتی جسمانی

§         ریسک پذیر

§         دور اندیش

§         توانایی مشورت دادن به دیگران

§         قوه خلاقیت

§         قابلیت پیروزی بر ترس

§         تمایل و قابلیت بهبود وضعیت موجود

§         شوخ طبعی

§         نگرش مثبت

§         خود اتکایی

§         قابلیت انتقاد از خود

   مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


 

حال که اهمیت مشتری مداری و کسب رضایت مشتری برای سازمان مشخص گردید و دانستیم که فروشندگان سازمان کلیدی‌ترین افراد در برخورد با مشتری و کسب رضایت او می باشند بهتر نیست هر چه سریع‌تر در مسیر تجهیز فروشندگان‌مان به مهارت‌های فروش و مشتری مداری گام برداریم؟

بازاریابی در ورزش مدرس بازاریابی استاد بازاریابی

بازاریابی در ورزش و مسوولیت مدیران

بازاریابی در ورزش    مدرس بازاریابی   استاد بازاریابی

مدرس بازاریابی


هر فدراسیون ورزشی ملی، مسوول اصلی در امر پیشبرد یک رشته ورزشی و حصول اهداف ملی، سازمانی و فدراسیونی به کمک آن رشته ورزشی است.

شاهو طوفانی

هر فدراسیون ورزشی ملی، مسوول اصلی در امر پیشبرد یک رشته ورزشی و حصول اهداف ملی، سازمانی و فدراسیونی به کمک آن رشته ورزشی است.

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

درجات توفیق فدراسیون‌های مختلف، به عوامل متعددی وابسته است. آگاهی از وظایف مدیر، امروزه از ضروریات مدیریت هر سازمان هوشمند و فدراسیون ورزشی به شمار می‌رود. غفلت در هر یک از وظایف هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، به کارگیری نیروی انسانی، سازماندهی، رهبری و نظارت یعنی دوری از علم و واقعیت و البته هر یک از این وظایف با پیشرفت علوم انسانی دستخوش تحولات جدیدی می‌شوند. یکی از ضروریات هر فدراسیون ورزشی در انجام وظایف و اجرای برنامه‌ها و دستیابی به اهداف، وجود منابع مالی متناسب است. این مهم بازاریابی را به عنوان یکی از روش‌های مهم در تامین منابع مالی شاخص نموده است. بحث درآمدزایی و لزوم خودکفایی مالی کلیه فدراسیون‌های ورزشی از سوی سازمان تربیت بدنی کشور اهمیت بازاریابی ورزشی را بیش از پیش برجسته کرده است. هر چند بازاریابی ورزشی، زیرمجموعه‌ای از علم بازاریابی است، اما پیچیدگی‌ها و ویژگی‌های خاص خود را دارد. البته کاربرد بازاریابی عمومی ورزش در فدراسیون‌ها هم با ملاحظات اختصاصی روبه‌رو می‌باشد که تلاش اینجانب و این مقاله با بررسی منابع، تحقیقات و مقالات و همچنین تجربیات چندین ساله در امر ورزش، دست‌یابی به راهکارهای اجرایی نوین بازاریابی در ورزش از جمله فدراسیون‌ها و هیات‌های ورزشی و ایجاد بستر مناسب برای مطالعات تحقیقی و تکمیلی، در این حوزه است. بازاریابی ورزشی در برگیرنده تمام فعالیت‌هایی است که برای ارضای نیازها و خواسته‌های فرآیند مبادله و طراحی شده‌اند. 

علم بازاریابی ورزشی همانند خود بازاریابی از علوم دیگری چون علم اقتصاد، جامعه‌شناسی، روانشناسی، ارتباطات و حقوق کمک می‌گیرد. باید بین‌ بازاریابی ورزشی و بازاریابی از طریق ورزش تمایزی قائل شد. بازاریابی ورزشی هنگامی روی می‌دهد که سازمانی ورزشی درصدد ترویج محصولات و خدماتش باشد، مثل یک باشگاه که برای فروش بلیت مسابقه مربوط به تیمش در روزنامه آگهی می‌دهد، اما بازاریابی از طریق ورزش زمانی است که تشکیلاتی یا سازمانی غیرورزشی درصدد بهره‌گیری از ورزش به عنوان ابزار فروش محصولاتش باشد مثل یک شرکت تولیدکننده محصولات غذایی که نام تجاری محصولاتش را طی یک رویداد ورزشی تبلیغ می‌کند. ورزش به عنوان صنعت امروزی مفهومی آشنا در کشورهای پیشرفته صنعتی به شمار می‌رود. رابرت میرز (ROBERTMEERS)، مدیر شرکت ریبوک (Reebok) می‌گوید: ما چندین سال است به باور رسیده‌ایم که امروزه بازار در اختیار انواع ورزش‌ها، مد و موسیقی قرار دارد. در آمریکا صنعت ورزش، یازدهمین گروه صنعتی بزرگ را تشکیل می‌دهد و مردم سالانه 215 تا 350 میلیارددلار صرف خرید کالاها و خدمات ورزشی می‌کنند. رشد در صنعت ورزش با شاخص‌هایی چون، تعداد شرکت‌کنندگان، پوشش رسانه‌ای، میزان اشتغال، بازارهای بین‌المللی و... اندازه‌گیری می‌شود. رشته‌های مختلف ورزشی قطعا در این گردش مالی وسیع، سهمی دارد کلیه رشته‌های ورزشی جذابیت و قابلیت لازم در هر دو جنبه بازاریابی ورزش و بازاریابی از طریق ورزش را می‌تواند داشته باشد. نکته مهم در استفاده مناسب از این قابلیت، اقدام در فرآیند بازاریابی علمی و متناسب با تقسیم‌بندی‌های اجرایی در این علم است. بازاریابی طیف وسیعی از فعالیت‌ها و تصمیم‌ها را در بر می‌گیرد که در یک تقسیم‌بندی خیلی کلی می‌توان آنها را در چهار گروه یا طبقه خلاصه کرد: 

1 - محصول، 2 - قیمت، 3 - ترفیع، 4 - توزیع ایجاد هماهنگی بین این چهار طبقه، هدف اصلی بازاریابی را در برمی‌گیرد. کلیه فدراسیون‌ها و هیات‌های ورزشی نیز برای بازاریابی علمی می‌توانند فعالیت‌های این حوزه خود را در چهار طبقه موردنظر خلاصه کنند و در هر طبقه از ملاحظات علمی و کاربردی آن استفاده نمایند. منظور از محصول ورزشی، کالا، خدمات یا ترکیبی از هر دو است که برای ارائه مزیت به تماشاگر ورزشی، ورزشکار،‌ حامی مالی یا اسپانسرها طراحی می‌شود. بازاریابی ورزشی منحصر به فرد است، زیرا مشتریان آن مثل خریداران سایر فرآورده‌ها نیستند. فراهم‌کنندگان رویدادها، محصولات و خدمات ورزشی به علت سرشت آزاد فعالیت‌ها، ناپایداری رویدادها و ابهام در نتایج نمی‌توانند برجستگی کار را پیش‌بینی کنند. لذا در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت که محصول در ورزش متفاوت از دیگر حوزه‌ها است. در این طبقه از فعالیت‌های بازاریابی ابتدا باید محصولات و خدمات قابل عرضه و فروش را شناسایی و دسته‌بندی کرد. محصولات و خدمات در فدراسیون‌ها و هیات‌های ورزشی در ایران معمولا شامل مسابقات، امور توسعه، بازیکنان نخبه و امور فرهنگی و امور مالی معرفی شده‌اند. توجه به این اولویت‌ها می‌تواند در جذب کمک‌های مالی تاثیر فراوانی بگذارد.

بازاریابی پارتیزانی یا چریکی مدرس بازاریابی


  بازاریابی پارتیزانی یا چریکی چیست؟

  بازاریابی پارتیزانی یا چریکی   مدرس بازاریابی

سخنران بازاریابی

  نوشته شده توسط مدیریت   دسته: بازاریابی تبلیغات و برندینگ پرینت ایمیل



بازاریابی پارتیزانی (Guerilla Marketing) روشی نامنظم و نامتعارف در انجام فعالیت‌های تبلیغی بر مبنای یک بودجه بسیار کم است. چنین تبلیغاتی گاه به گونه‌ای طرح می‌شود که مخاطب حتی از وجود آنها بی اطلاع است و شاید بتوان گفت این نوع بازاریابی از انواع بازاریابی پنهان یا بازاریابی مبتنی بر هیاهو است. در واقع بازاریابی پارتیزانی نوعی بازاریابی نامنظم برای کسب حداکثر نتایج با بکارگیری حداقل منابع است و متضمن ابتکار و نوآوری، شکستن قوانین و جستجوی راهکارهای بدیل برای روشهای بازاریابی سنتی است.


بازاریابی پارتیزانی را جی کنراد لوینسون در سال ۱۹۸۴ در کتابی با عنوان بازاریابی پارتیزانی تشریح کرد که در آن کارآفرینان و کسب و کارهای کوچک را هدف خود قرار داد. از آن پس لوینسون ۲۰ کتاب دیگر در این باره نوشت و در آن همچنان کسب و کارهای کوچکی را که دارای منابع و بودجه بسیار اندک نسبت به کسب و کارهای بزرگتر بودند، مورد توجه قرار داد و از مزیت تاکتیک‌های بازاریابی پارتیزانی برای اینگونه شرکت‌ها نوشت. پرسش وی بسیار ساده بود: چگونه یک مؤسسه کوچک با بودجه بسیار اندک می‌تواند با شرکت‌های بزرگتر رقابت کند؟


تلویزیون، رادیو و بیلبورد، رسانه‌های بسیارگرانی هستند که در مورد محصول، به مشتری اطلاعات می‌دهند. اما کسب و کارهای کوچک قادر به استفاده از آنها نیستند. پس چه راهی برای اینگونه شرایط وجود دارد؟ بهترین راه حل، استفاده از بازاریابی پارتیزانی است.

 


بازاریابی پارتیزانی



تعریف بازاریابی پارتیزانی


بازاریابی پارتیزانی یک روش خاص است. بنابراین در حال حاضر نویسندگان دیدگاه خود را در رابطه با این پدیده تغییر داده‌اند. آنها اظهار می‌کنند که بازاریابی پارتیزانی نوعی روش تفکر است که فرد می‌تواند بر اساس عملکردهای خاص، آن را تشخیص دهد و فرد دیگری نیز می‌تواند بر اساس عملکردهای مختلف به شناسایی این نوع بازاریابی بپردازد. اصولاً در این نوع بازاریابی از ذهن‌های باز و نگرش‌های مختلف برای کسب امتیاز در نبرد برای جذب مصرف کنندگان استفاده می‌شود. بنابراین مهم‌ترین اختلاف بین بازاریابی پارتیزانی و سنتی، حالت ذهنی کار است. اگرچه کاملاً مشخص است که در بازاریابی پارتیزانی، فرد به دنبال استفاده از کانال‌ها و روش‌های جدید به منظور رسیدن به مصرف کنندگان جدید است. این کار دارای اثرهای خاصی است که اثر آن بلند مدت است و منجر به ایجاد همهمه و جنب و جوش می‌شود. تاکتیک‌های بازاریابی پارتیزانی با هدف سرعت بخشیدن به کسب سود طراحی شده‌اند، بدون اینکه سرمایه‌گذاری عظیمی بر روی زمان یا هزینه صورت گیرد. در اغلب موارد این تاکتیک‌ها بر خلاقیت روابط خوب و تمایل برای آزمایش روش‌های مختلف تمرکز یافته است.

 





بین بازاریابی پارتیزانی و بازاریابی سنتی تفاوت‌های اساسی وجود دارد. فرق اصلی بین این دو، تاکتیک‌های بازاریابی پارتیزانی است که بر خلاقیت، روابط خوب و رضایت تأکید دارد. لوینسون اظهار می‌دارد که یک بازاریاب خوب پارتیزانی در بیشتر موارد باید از روابط موجود و پتانسیل توسعه روابط اضافه، آگاهی کافی داشته باشد. پس یکی از اصول پایه‌ای بازاریابی پارتیزانی، رابطه است که در کانون موفقیت بازاریابی جای دارد. روابط انواع مختلفی دارد:


روابط مشتری: هر رابطه‌ای با مشتریان بالقوه می‌تواند به وسیله فکر کردن در مورد این چه چیزی اساس یک رابطه خوب هست، ارتقا پیدا می‌کند. برای مثال، فرستادن یک نامه به صورت دست نوشته یا تماس با یک مشتری موجود به او فکر ادامه تجارت را می‌دهد.


روابط کارکنان: هر یک از کارکنان شرکت شما باید بازاریابی حرفه‌ای را بداند و از چگونگی روش ارتباط با مشتری، دستفروش و هر کسی که تجارت شما را عرضه می‌کند، به خوبی آگاهی داشته باشد.


روابط با رقبا: روش بازاریابی پارتیزانی به ترویج روابط خوب با رقبا می‌پردازد. به جای فکر کردن درباره شرکت‌های دیگر به عنوان رقیب خود، بازاریابی پارتیزانی راه‌های همکاری را بیان می‌کند.


صاحبنظر برجسته بازاریابی در این باره می‌گوید: بازاریابی پارتیزانی را می‌توان بازاریابی همجوشی خواند و بر این اساس، شرکت‌های کوچک می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند و یک شرکت بزرگتر را بوجود آورند.


۱۰ مشخصه اصلی بازاریابی پارتیزانی:


۱- بازاریابی پارتیزانی بر اساس روان انسان‌ها و آن گونه‌ای که انسانها می‌اندیشند و قضاوت می‌کنند، بنا نهاده شده است.


۲- در بازاریابی پارتیزانی تاکید بر سودآوری است و نه تنها افزایش فروش.


۳- یک روش خوب برای اندازه‌گیری در بازاریابی پاتیزانی سنجش تعداد رابطه‌ای است که شما در مدت زمان مشخصی ایجاد کرده‌اید.


۴- بازاریابی پارتیزانی نیروهای خود را صرف بازار هدف و مخاطبین خود می‌سازد تا بازاریابی انبوه و هدف قرار دادن جامعه‌ای بزرگ.


۵- در بازاریابی پارتیزانی برای توسعهٔ کسب و کار تاکید خاصی بر سه مورد است: ایجاد روابط جدید، افزایش تعداد معاملات با افراد فعلی، افزایش حجم معاملات با افراد فعلی.


۶- در بازاریابی پارتیزانی به جای رقابت برای حذف، تلاش برای همکاری با دیگر کسب و کارها است.


۷- بازاریابی پارتیزانی از عناصر مختلفی تشکیل شده است، که همگی با یکدیگر کار می‌کنند و این عناصر یکدیگر را تقویت می‌کنند.


۸- تکنولوژی ابزار و اهرم اصلی در بازاریابی چریکی (پارتیزانی) است و باید از تکنولوژی برای رسیدن به سود بیشتر استفاده کنیم.


۹- به جای پول و سرمایه، ورودی اصلی بازاریابی پارتیزانی، صرف زمان و انرژی است.


۱۰- پیام‌های بازاریابی (تبلیغاتی) به گروه‌های کوچکی ارسال می‌شود نه پیامهای انبوه به بخش بزرگی جامعه!


لوینسون اظهار می‌دارد که بازاریابی بیشتر به افراد می‌پردازد تا اینکه به اشیاء بپردازد. لازم است برای درک شرایط موجود، نقطه نظر کارمندان و همکاران نیز در نظر گرفته شود. برقراری روابط بهینه با افراد دیگر به منظور شناسایی بهتر آنها می‌تواند باعث افزایش انعطاف‌پذیری شخص شود و این یک ویژگی بازاریابی پارتیزانی محسوب می‌شود.



اصول بازاریابی پارتیزانی


بازاریابی پارتیزانی مبتنی بر چند اصل اساسی است که تفاوت‌های اساسی این بازاریابی را از سایر روش‌های بازاریابی مشخص می‌نماید. این اصول عبارتند از:


    بازاریابی پارتیزانی در کسب و کارهای کوچک به همان میزان موثر است که در کسب و کارهای بزرگ.

    بازاریاب پارتیزانی کاستی‌های مالی کمپین بازاریابی خود را از طریق صرف تلاش بیشتر، زمان بیشتر با تصور ذهنی قوی تر جبران می‌نماید.

    بازاریابی پارتیزانی بر مبنای آمار ارقام و اطلاعات علمی مبتنی است تا روش تکرار و خطا.


بازاریابی پارتیزانی بر روانشناسی مخاطب و الگوی خرید و مصرف مخاطب استوار است تا تصورات ذهنی بازاریاب.


    استفاده از استانداردهای نوین و آخرین فناوری‌های موجود در بازاریابی.

    برنامه ریزی برای برقراری ارتباط مستحکم تر با مشتریان کنونی و گسترش مراودات با ایشان.

    بررسی برایند سود در بازه زمانی نتیجه کار را مشخص می‌نماید و نه میزان فروش لحظه ائی.


بازاریابی پارتیزانی ساختارشکنی و ایجاد روش‌های غیر معمول برای برهم زدن قالب ذهنی مخاطب و متمرکز نمودن وی بروی پیامی که بازاریاب می‌خواهد به وی بدهد را به عنوان روش کاری خود بر می‌گزیند.


تاکتیک‌های بازاریابی پارتیزانی


یک بازاریاب پارتیزان در تاکتیک‌های زیر مهارت یافته و آنها را به عنوان ابزار بازاریابی پارتیزانی استفاده نموده و بخوبی بکار می‌بندد:


    برقراری ارتباط مستقیم و رو در رو با مشتری و تلاش برای ایجاد حس دوستی

    استفاده از تکنیکهای بازاریابی ویروسی.

    استفاده از ارتباطات رده بندی شده منظم مانند تلفن، رایانامه و نامه برای نگهداری و تداوم ارتباط

    نظرسنجی منظم و ترغیب مشتریان به مشارکت در نظر سنجی‌ها

    ایجاد گروه‌های کاربری متعهد به نشان بنگاه کسب و کار

    اقدامات تبلیغاتی و اعلان‌های رده بندی شده

    برقراری وبینارها و سمینارها بطور منظم و ترغیب مشتریان به مشارکت در آنها


مهارت در این تاکتیک‌ها و بکار بندی منظم و مداوم آنها و تداوم آنها منجر به موفقیت یک کمپین بازاریابی پارتیزانی خواهد شد.


نمونه موفق از بازاریابی پارتیزانی


پروژه جادوگر بلر The Blair Witch Project


پروژه جادوگر بلر، یک فیلم ترسناک محصول 1999 به کارگردانی دانیل مایریک و ادواردو سانچز است. داستان فیلم روایت سه دوست مستندساز است که در نواحی بورکیتسویل، مریلند در سال ۱۹۹۴ به دنبال تهیه فیلمی مستند درباره یک افسانه محلی به نام "جادوگر بلر" هستند. کسانی که آنجا زندگی می‌کنند، می‌گویند دیگر هیچ اثری از آن‌ها دیده نشده؛ به‌جز ردپاهایی که از آن‎ها به‌جامانده است. یک سال بعد از مفقود شدن آنان، فیلم مستندی از آنان کشف می‌شود که نشان می‌دهد این دانشجویان در مدت 5 روز از حوادث وحشتناکی فیلم‌برداری نموده‌اند. فیلم، موفقیتی باورنکردنی در همه رسانه‌ها و عموم کسب کرد، به‌طوری‌که به‌عنوان یکی از موفق‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود. بودجه تولید این فیلم 750 هزاردلار بود و بر اساس گزارش CNN کل بودجه تبلیغاتی آن 50 هزار دلار بوده است، اما فروشی در حدود 250میلیون دلار داشته است. - اما با این میزان بودجه بازاریابی و تبلیغات، چطور ممکن است ؟ در آن سال‌ها نه شبکه اجتماعی بود، نه یوتیوبی و نه تلفن هوشمندی ، پس چگونه یک فیلم با سازندگانی غیرحرفه‌ای و با بودجه‌ای تبلیغاتی در بازار آمریکا در یک حد شوخی، توانست به چنین موفقیتی دست پیدا نماید ؟ سازندگان این فیلم از بازاریابی چریکی بهره بردند. ازآنجایی‌که عده زیادی از مردم به هیولا و اسمشو نبر، اعتقاددارند، 4 ماه پیش از پایان تولید فیلم(اپریل 1998)، از طریق ایجاد یک کمپین تبلیغاتی اینترنتی، با انتشار یک‌تکه فیلم در یک وب‌سایت و پخش یک شایعه، به مردم القاء شد که یک اتفاق واقعی رخ‌داده و فیلمی به دست پلیس رسیده است. فشار تقاضا مردم برای دیدن این فیلم مستند بالا گرفت و فیلمی که هنوز تولید نشده بود در نوامبر 1998 به حضور در جشنواره فیلم ساندنس پذیرفته‌شده بود. این فیلم طرفداران بسیاری داشت که هنوز فیلم را ندیده بودند. دی‌وی‌دی این فیلم نیز در دسامبر سال ۱۹۹۹ منتشر شد.

اجلاس کشوری اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری

اجلاس کشوری مشتری مداری     اجلاس نوین و مدیریت بازار     اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری  بهزاد حسین عباسی 


اجلاس کشوری مشتری مداری

مدرس بازاریابی محیطی استاد بازاریابی محیطی

بازاریابی محیطی


مدرس بازاریابی محیطی استاد بازاریابی محیطی

مدرس بازاریابی محیطی

حقیقت درناک آن است که اینترنت برای اکثر شرکتها به یک وسیله یاس‌آور تبدیل شده است و عمده دلیل آن این است که مدل تجارت از طریق اینترنت، یعنی جایگاه وب مقصد، با نیازهای آن شرکتها یا مشتریانشان مطابقت ندارد. بیشتر تولیدکننده‌های کالاهای مصرفی، ارزش کافی یا اطلاعات پویایی برای ترغیب مشتریان خود به مراجعات مکرر و برملا نمودن اطلاعات تفصیلی، به نحوی که بتواند این جایگاه‌ها را سودآور نماید، ارایه نمی‌نمایند.


در این مقاله، دیوید کنی و جان مارشال پیشنهاد می‌کنند که شرکت‌ها از این عقیده که یک جایگاه وب با یک راهبرد اینترنتی برابری می‌نماید، دست بردارند و به جای تلاش برای ایجاد مقصدهایی ایستگاه‌هایی جهت مراجعه مردم، بهتر است از توان و در دسترس‌بودن اینترنت جهت ارایه پیام‌ها و اطلاعات مورد نیاز مشتریانشان استفاده نمایند. شرکتها باید به آن چیزی تبدیل شوند که نویسندگان آن را بازاریاب محیطی می‌نامند.


بنا به گفته نویسندگان، توزیع اطلاعات مرتبط با مصرف‌کنندگان به شکلی کاملاً زمانبندی شده، با گسترش امکان دسترسی از کامپیوترهای شخصی به مراکز خرید، فروشگاه‌های عمده‌فروشی، فرودگاه‌ها، ایستگاه‌های اتوبوس و حتی خودروها، شکلی عملی و معقول به خود خواهد گرفت. نویسندگان توضیح می‌دهند که چگونه اینترنت فارغ از مکان، از بین رفتن جایگاه وب مقصد را تسریع کرده و فرصت‌های بیشماری را جهت دستیابی به مشتریان از طریق واسطه‌های متحرک بازاریابی، نظیر کارتهای هوشمند، کیفهای الکترونیکی و پویش‌گرهای خط‌نماد ایجاد می‌نمایند.

 برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

شرکت‌هایی که بر پیچیدگی‌های اینترنت فارغ از مکان تسلط می‌یابند، مزایای بی‌شماری کسب می‌کنند. از جمله: صمیمیت بیشتر با مشتریان و هدف‌گیری بخشهای خاص بازار به نحو موثر. نویسندگان اینطور نتیجه‌گیری می‌کنند که شرکت‌هایی که این مهارت را کسب نمی‌کنند، به عنوان مزاحم از صحنه‌ حذف خواهند شد. آنان طرقی را پیشنهاد می‌کنند که طی آن به عنوان میهمانی عزیز در زندگی مشتریان وارد شوند و نه به عنوان مزاحمین ناخوانده.


بازاریابی صنعتی مدرس بازاریابی صنعتی استاد بازاریابی صنعتی

بازاریابی صنعتی

بازاریابی صنعتی   مدرس بازاریابی صنعتی   استاد بازاریابی صنعتی 

 مدرس بازاریابی صنعتی

بازاریابی صنعتی در پارک بازاریابی ایران، فرایند فروش بین تولیدکنندگان و یا واردکنندگان و مشتریان (نه مصرف کنندگان) آن محصول به صورت سیستماتیک برنامه ریزی و اجرا می نماید.

در بازاریابی مصرفی، هدف اصلی شناسایی نیاز مصرف کنندگان یک محصول یا خدمت است در صورتی که در بازاریابی صنعتی به شناسایی و رفع نیاز مشتریان توجه می گردد. مشتریان در بازاریابی صنعتی بر دو نوع هستند. مشتریانی که از محصول به منظور رفع نیاز کسب و کار خود استفاده می کنند و مشتریان دیگر آن هایی هستند که به صورت عمده و به منظور تأمین نیازهای یک سازمان خرید خود را انجام می دهند.


 


بازاریابی صنعتی


 


فرایند خرید در بازاریابی صنعتی کاملاً متفاوت با بازاریابی مصرفی است. به عنوان مثال در بخش تبلیغات در بازاریابی مصرفی، هدف تبلیغ دهنده ها، تأثیر بر روی هیجانات مصرف کنندگان است. در صورتی که در تبلیغات بازاریابی صنعتی، بیشترین توجه به بخش های منطقی مشتریان معطوف می گردد.

 برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104


برخی شرکت های عرضه کننده محصولات صنعتی در زمان افت فروش، اقدام به ارائه تخفیفات و طرح های فروش ویژه می نمایند. در صورتی که در بازاریابی صنعتی، قیمت محصولات در اولویت های بالای خرید مشتریان قرار نمی گیرد.


مشاوران پارک بازاریابی ایران در شرکت های ارائه کننده محصولات صنعتی، کلیه برنامه های خود را صرف شناسایی نیازهای تیم خرید شرکت ها می کننده و پس از انجام تحقیقات بازاریابی کیفی و همچنین بخش بندی مشتریان، بازارهای هدف دارای اولویت را شناسایی و سعی در پوشش خواسته های آن بخش از بازار می نمایند. راه اندازی واحد صدای مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتریان در قالب کلینیک و باشگاه در شرکت های طرف قرارداد پارک بازاریابی ایران، این شرکت ها را از بقیه رقبا متمایز می نماید.


برخی شرکت ها به منظور فروش محصولات خود در پی استخدام بازاریابان حرفه ای و یا روش های بازاریابی شبکه ای و … هستند. در صورتی که در انجام بازاریابی محصولات صنعتی نیاز به یک تیم به منظور انجام مهندسی فروش است. دیگر آنکه در روش های بازاریابی صنعتی بر روی ایجاد و ارتقای وفاداری مشتریان تمرکز شده و سعی در فروش بیشتر به مشتریام کنونی می گردد.


در بازاریابی صنعتی، فروشندگان متخصص و مجرب و همچنین آگاه به علم مدیریت بازاریابی به عنوان یک شاخص اساسی و حیاتی بسیار مهم می باشد.


توجه به همه ابعاد بازاریابی صنعتی در سایه مدل برنامه ریزی بازاریابی و فروش سیستماتیک FG360 توسط مشاوران و اعضای هیئت علمی پارک بازاریابی ایران پیاده سازی شده و در شرکت های متعدد عملیاتی شده است.